بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

خرداد 1387 ـ   ژوئن  2008

 

همه چیز بوی پیروزی می دهد؛ ما رشد کرده ايم!

 

فريد هاشمی

faridiranian@gmail.com

 

آنچه این روز ها بر  جنبش دانشجویی نحیف ولی همچنان در تلاش ایران می گذرد راهی متفاوت برای دستیابی به آرمان هایی است که روزگاری نه چندان دور از مسیری ديگرگون تلاش می کرد تا بدان ها دست یابد و دست نیافت. اين جنبش امروز می کوشد تا همان اهداف را از مسیری دورتر ولی مطمئن تر و با جانفشانی بسیار بیشتر بدست آورد.  تربیت معلم تهران که اولین تحصن بدین حد گسترده و عمیق ولی با خواسته های کوچک را تجربه می کند بر دوش تجربه های پیشین خود استوار است ـ تجربهء دانشگاه های امیر کبیر، تهران، علامه، اصفهان، مازندران، همدان و ... این اواخر  شیراز، سهند تبریز، دانشگاه آزاد و...  که تمامی این اعتراضات و تحصنات دانشجویی هریک به تدریج این نوع جدید از تحرکات و اعتراضات دانشجویی را در عمل به تصویر کشیده اند و ملموس تر و مشخص تر کرده اند.

جنبش دانشجویی امروز بنظر می رسد که در ویژگی ها و روش با گذشته خود کمی متفاوت است .

 ویژگی های جدید اعتراضات دانشجویی نسبت به نوع خود در گذشته :

1. در دانشگاه های کوچک تر و کم ادعا تر در حال رشد و نمو است. ( مثل سهند تبریز ، مازنداران، شیراز ، دانشگاه آزاد و  تربیت معلم  دانشگاه هایی که هنوز فضای سرد و مرده و پر هزینه دانشگاه بزرگ و پر ادعا را بدان شدت تجربه نکرده اند )

2. خواسته های خود را کوچک تر ، ملموس تر و عینی تر و  در ارتباط بیشتر با زندگی دانشجویی بیان می کند و از این بابت عنوان صنفی بر خود می نهد . ( مثلا غذا ، سلف ، کتابخانه ، سایت ، سرویس ، امکانات رفاهی تا برکناری معاونین و رئیس دانشگاه و عدم احضار به کمیته انضباطی و دادگاه و باطل شدن احکام کمیته انضباطی )

3. دربرگیری بیشتری برای دانشجویان ایجاد می کند و از این نظر تعداد بیشتری از دانشجویان که معمولا حاشیه ای تر بوده اند را در خود داخل می کند و و از نظر نفرات شرکت کننده گسترده تر است (مثلا همین تربیت معلم که در تریبون آزاد شب هفتم از نزدیک به 2000 نفر حاضر در خوابگاه تقریبا همه ی این نفرات در تحصن شرکت کرده اند ) 

4. رشادت و جانفشانی بیشتری از قبل برای خواسته های کوچک تر از خود نشان می دهد ( مثلا در سال 78 صحبت از اعتصاب غذا برای پیشبرد اصلاحات هم بی معنا بود ولی امروز 92 نفر تاکنون برای خواسته هایی به حد کوچک در دانشگاه تربیت معلم اعتصاب غذا کرده اند و هر روز هم بر تعداد این نفرات افزوده می شود بیش از 60 مورد به درمانگاه برده شده اند کسانی هستند که گاها تا 4 بار به درمانگاه منتقل شده اند و زیر سرم قرار گرفته اند ولی دست از اعتصاب غذا بر نداشته اند ، حال دو نفر از اعتصاب غذا کنندگان وخیم است ولی دست از اعتصاب غذا بر نمی دارند).

5. مکان جغرافیایی بیان خواسته های معترضین صحن دانشگاه است و به خیابان نمی آیند.

6. اقدامات نمادین در حال ظهور و بروز و رشد و نمو است ( مثلاً سوتک اعتراض دانشگاه علامه و يا همین تشکیل نمادین کمیتهء انضباطی برای مسئولین دانشگاه در تربیت معلم، یا تغییر نام حوزه ریاست به حوزهء متحصنین).

7. این جنبش رادیکال تر است و به تدریج و نه دفعی در حال تابو شکستن است. ( مثلاً حضور دختران در تحصن شبانه بدون شک یکی از همین تابو شکنی ها است که یک بار به صورت دفعی در کوی 78 شکسته شد ولی در جامعهءمرد سالار ادامه نیافت ولی این بار به تدریج در حال رشد است و کم کم  خود را عیان می سازد )

8. خواسته های این جنبش که به تدریج ظهور می کند متنوع و گسترده خواهد بود چون هویت چهل تیکه این جنبش در این خواسته ها به تدریج متبلور خواهد شد . ( با رشد جنبش های اجتماعی مثل جنبش زنان و جنبش کارگزی و جنبش قدرتمند ملل ایرانی جنبش دانشجویی که حد واسط این جنبش ها است خواسته های آنان را در خود متبلور خواهد کرد و جامعه ی مورد نظر آنان را به تدریج در خود زیست خواهد کرد و خواسته های جنبش دانشجویی از حقوق زنان و کارگران تا وضعیت بهتر برای زنان روستایی کرد سنی را نیز در بر خواهد گرفت )

9. در فضای مجازی هم جاری است : اینترنت و  موبایل و cd  های کامپیوتری 

10. مسلماً این جنبش جدید ویژگی های بیشتری هم دارد که به تدریج آن را کامل تر خواهم کرد.

 

تز دولت اصول گرای نهم در برابر جریانات دانشجویی از همان ابتدا این بود که این جریان را می توان به سرعت در نطفه خفه کرد تنها لازم است تا کمی برخورد خشن تر و محکم تر باشد. آنها معتقد بودند که دولت خاتمی با این جنبش تساهل و تسامح داشت. دولت خاتمی با اینکه ممکن بود منتقد جنبش دانشجویی هم باشد ولی خود را در برابر دانشجویان قرار نمی داد. مخالفت با این رویکرد اصلاح طلبانهء خاتمی ( که همین رویکرد بر مدار گفتمان حق محور خود دارای اگر و اما است و نقد های زیادی از منظر کاستی و نقصان ها بر آن وارد است ) منجر به این شد که منتقدین اصول گرای آن البته از زاویه ای تکلیف محور و سیستم محور  برخورد خشن با دانشجویان را در دستور کار قرار دهند . مثلاً، احضار های فله ای به کمیته های انضباطی، حذف نشریات و تشکل های منتقد و بعد از غیر رسمی شدن گروه های منتقد و دگر اندیش، بر خورد چکشی با آنها و حتی اخراج و ستاره کردن دانشجویان، که البته این تصمیمات مهم و چرخش استراتژیک مسلما صرفاً به ارادهء دولت نهم نبود و هیچگاه به تنهایی جلو نمی رفت.

ولی سیاست «گربه دم حجله کشون» دولت اصول گرا (که حتی حضور این گربه را در امکانات رفاهی دانشجویان نیز می دید)، با شفاف شدن فضا و از گرگ و میش در آمدن آن، کم کم با مقاومت روبه رو می شد. بطور قطع معتقدم در میان سیاستگذاران دولت اصول گرا جامعه شناس پیدا نمی شود چون اگر پیدا می شد می توانست دربارهء بازسازی و بازتولید متناسب با شرایط که از مفاهیم پایه ای این علم است کمی برای این سیاست گذاران صحبت کند و  بگوید که عقب نشینی جامعه مقطعی خواهد بود و بعد، متناسب با شرایط، خود را برای رسیدن به اهداف خود بازتولید خواهد کرد . این بازسازی مدتی طول خواهد کشید، شاید حتی چند سال، ولی صورت خواهد گرفت و سیاست های منقبض کننده در نهایت ناکارآمد خواهد شد.

دولت اصول گرای نهم در سال آخر ریاست جمهوری رئیس دولت خود این مشکل را نه تنها در سطح جنبش های اجتماعی که در سطح توده نیز تجربه خواهد کرد که خود بحثی مفصل می طلبد. این تحلیل چیزی جز طوفان ذهنی نبود و برای اینکه رشد کند احتیاج به باز شدن و ورز داده شدن و چکش خوردن دارد و باید بسیار نقد شود تا به سرانجام برسد. 

من معتقد نیستم که جنبش دانشجویی اینک خود را کاملا بازسازی و بازتولید کرده است ولی معتقدم که در این مسیر در حال حرکت است و رشد کرده است. می توانید تحصن صنفی قبل از عید دانشگاه شیراز را با تحصن صنفی امروز دانشگاه تربیت معلم مقایسه کنید، مسلما بسیار رشد کرده است.

مسلما جمهوری اسلامی از بر آورده کردن خواسته های دانشجویان می ترسد مخصوصا زمانی که این خواسته ها برکناری و عزل یک مدیر بی کفایت است و یا عدم برخورد و تعقیب انضباطی و غذایی (عدم تعقیب و برخورد لازمه اش به رسمیت شناختن حق اعتراض کردن برای انسان است که البته در ایران به رسمیت شناخته نمی شود) دو حق مذکور همانی است که آشکارا بازگو کننده آرمان های همیشگی جنبش دانشجویی است . حق عزل و نصب که نمادی از دموکراسی است و حق اعتراض که نمادی از حقوق بشر است.

ولی این موجی است که فرا می رسد، حاکمیت ایران نشان داده که موج سوار خوبی نیست و بجای انعطاف همراه با هوش و دقت و تکنیک و مهارت در برخورد با موج، می کوشد که با آن مبارزه کند، موج سواری که برای موج های در پیش تمرین نکرده است.

 

برگرفته از وبلاگ نويسنده:

http://last.blogfa.com/

 

بازگشت به خانه

 

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

newsecularism@yahoo.com

 

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630