جايگاه دكتر نصر در جامعه آمريكايى
گفت وگو با لطيمه پروين پيروانى
استاد مطالعات اسلامى دانشگاه دالاس ـ تگزاس
به ايران آمده بود تا مقاله اى با عنوان «تاويل ملاصدراى شيرازى از آيه نور» را در همايش بانوان قرآن پژوه ارائه كند. چند روز بعد از ارائه مقاله در موزه ملى قرآن كريم، وقتى بار و بنديلش را جمع كرده بود و در لابى هتل بزرگ فردوسى منتظر مانده بود تا او را به فرودگاه ببرند با او گفت وگو كردم. لطيمه پروين پيروانى دانش آموخته دانشگاه آمريكايى بيروت در حوزه فلسفه و عرفان اسلامى است. در حال حاضر استاد فلسفه و عرفان اسلامى در دانشگاه ICIC دالاس تگزاس و استاد مطالعات قرآنى گروه مطالعات آزاد ICAS لندن است. مسلمان شده است و حتى نامش را هم به اسمى ايرانى _ اسلامى تغيير داده است، مقالات متعددى در حوزه انديشه و افكار ملاصدرا، سهروردى، اخوان الصفا و ناصر خسرو در نشريات معتبر بين المللى منتشر كرده و هم اكنون نيز چند كتاب و مقاله در اين حوزه براى انتشار آماده كرده است. زبان فارسى را به خوبى مى فهميد اما نمى توانست به فارسى سخن بگويد. به همين خاطر وقتى به او گفتم در كشور ما كتاب ها و مقالات بسيارى در بررسى و نقد استاد مورد علاقه اش، سيدحسين نصر، نگاشته شده است، با يك «My G• d» بلند و كشيده از من خواست تا اين نوشته ها را برايش ارسال كنم. شايد كمى مايه تاسف باشد كه حتى پژوهشگران حوزه فرهنگ ايرانى در كشورهاى غربى هم اطلاعات چندانى از تحولات صورت پذيرفته در اين عرصه ها در داخل كشور ما ندارند؛ شايد به خاطر غربت زبان پارسى.
• شايد دكتر نصر بزرگترين نماينده فكرى ايرانيان در جهان غرب باشد. مى خواهيم ببينيم نگاه غربيان به دكتر نصر به عنوان بزرگترين پرچمدار سنتگرايى در جهان امروز چيست؟
لطيمه پروين پيروانى: دانشجويان مسلمان عاشق دكتر نصرند. نصر براى آنها پدرى مشفق و راهنمايى توانا است. در نظام آكادميك غربى معمولاً روابط اساتيد و شاگردان بعد از اتمام تحصيلات قطع مى شود. اما كمتر كسى است مانند نصر كه اين رابطه را براى هميشه حفظ كند. دانشجويان و فارغ التحصيلان هميشه با نصر ارتباط دارند، به منزل مى روند و از او بهره مى گيرند.
• دكتر نصر در سرزمين ما با انتقادات فراوانى مواجه است. آيا غربى ها هم نسبت به او موضع انتقادى دارند؟
لطيمه پروين پيروانى: بله. در غرب هم انتقاداتى به نصر وارد مى شود. اما اين نقدها معمولاً خاستگاهى سكولار دارند. اما دانشجويان بسيارى هم هستند كه آفات جهان سكولار را درك كرده اند و از اين رو به دنبال همان سنتگرايى اى مى روند كه دكتر نصر مبلغ آن است.
• گمان مى كنيد منتقدان دكتر نصر، كدام بخش از افكار او را مورد پرسش و نقد قرار داده اند؟
لطيمه پروين پيروانى: ببينيد، نصر از هيچ كسى نمى ترسد. او مى گويد همه چيز دنياى امروز سكولار شده است. فلسفه مادى گرايانه شده، علم مادى شده و علم امروز هر چه پيش رفته از اخلاق به دور افتاده و به گمراهى نزديكتر شده است. اين موضع نصر مسلماً انتقادات فراوانى را بر خواهد انگيخت. البته مسئله نسبت اخلاق و علم در همين جهان امروز هم مسئله مهم و قابل توجهى است. دكتر نصر مدعى است كه نسبت علم با اخلاق دينى و وحى قطع شده است. وگرنه بالاخره جهان علم امروز هم اخلاقى متناسب با خود دارد. درست است. بايد بيشتر توضيح بدهم. اخلاق در نظر دكتر نصر، اخلاق دينى است. اخلاق بايد مبتنى بر دين باشد. اما اين نكته را هم فراموش نكنيد كه در تفكر دكتر نصر عقل و وحى هميشه با همند. اگر عقل و وحى از يكديگر جدا شوند، هدايت خداوندى از ميان ما رخت برمى بندد و اين همان اتفاقى است كه در جهان مدرن امروزى افتاده است. دليلش هم اين است كه اساساً علم گرايان امروزى قائل به اين نسبتى نيستند كه نصر به آن معتقد است. به زعم آنان بايد حوزه علم و دين را از هم تفكيك كرد. پس قاعدتاً توصيه دكتر نصر به كار آنان نمى آيد. اينها نفهميده اند كه نصر چه مى گويد. بله، علم گرايان امروزى قائل به جدايى ساحت علم از معنويت شده اند. البته بسيارى از علم گراها هستند كه به دنبال وحى اند. اگر به تاريخ فلسفه و علم نگاه كنيد مى بينيد كه مدت ها بعد از دكارت است كه وحى از فلسفه جدا مى شود و فلسفه پوزيتيويستى مى شود. البته در كسانى مثل هايدگر، منابعى از الهام را مى بينيم اما نمى توانيم بگوييم حتى در تفكر اينها هم علم و فلسفه نسبت مستقيمى با دين دارند. درست است كه ظهور پوزيتيويسم سال ها پس از ظهور دكارت بود اما گمان مى كنم مى پذيريد كه ريشهء جدايى علم و فلسفه از دين در همان تفكرات متفكران آغاز مدرنيته مستتر بود و اين مسئله اى نبود كه به قرن ما بازگردد.
• حرفتان را قبول دارم اما شما بايد به اين نكته توجه كنيد كه كسانى مثل كربن و ايزوتسو كه حكمت اسلامى را به خوبى مى شناسند بسيار تاكيد كرده اند كه حكمت اسلامى در چهار صد سال پيش بسيار پيشرو بوده و شايد جلوتر از كسانى مثل هايدگر. البته شايد براى شما جالب باشد كه متفكران امروزين ما، حتى همان ها كه در زمينه فلسفه اسلامى تخصص دارند، چنين مقايسه هايى را چندان كارشناسى نمى دانند حتى اگر از سوى كسانى چون كربن و ايزوتسو مطرح شده باشد. فلسفه تطبيقى در اين سال ها در سرزمين ما رشد بسيارى داشته است اما همين باعث شده تا ما بياموزيم كه نمى توان به سادگى حكم به اينهمانى افكار و پيشرو بودن فكرى نسبت به فكر ديگر كرد. جايگاه دكتر نصر در نظام آكادميك جامعه غربى كجاست؟
لطيمه پروين پيروانى: ببينيد، دكتر نصر هيچ گاه از تصوف و عرفان و سياست جدايى نداشته است... همين موضوع از او متفكرى جامع و صاحب دستگاه فكرى ساخته است. كتابخانه اى به نام كتابخانه «فيلسوفان بزرگ» وجود دارد كه در آن كتابى جامع درباره دكتر نصر وجود دارد. اين كتاب مجموعه مقالاتى است كه دكتر نصر آنها را نگاشته يا ديگران درباره او نگاشته اند و او آنها را ويرايش كرده است. در انتهاى كتاب هم يك بيوگرافى جامع درباره زندگى و افكار دكتر نصر ذكر شده است. به هر حال براى آنان، نصر جزء فيلسوفان بزرگ معاصر جهان به حساب مى آيد.
• شما تحقيقات فراوانى در حوزه فلسفه و عرفان اسلامى داشته ايد. كدام يك از معاريف فرهنگى ما بيشتر توجه شما را برانگيخته اند؟
لطيمه پروين پيروانى: من به ناصرخسرو علاقه فراوانى دارم. فيلسوفى اسلامى كه اهل سنت بوده و بعد اسماعيلى مى شود. داستان روياى ناصرخسرو و تحولش در چهل سالگى براى من بسيار جذاب بود. همين طور «جامع الحكمتين» او را بسيار فراستمندانه و حكيمانه يافتم.
• البته در سرزمين ما ناصرخسرو را كمتر فيلسوف و بيشتر شاعر به حساب مى آورند. از فيلسوفان اسلامى كدام يك را پسنديده ايد؟
لطيمه پروين پيروانى: به گمان من فارابى نقش عظيمى در انتقال انديشه هاى افلاطونى به جهان اسلام و سازگارى آن با تفكر اسلامى داشته است. من براى خواجه نصيرطوسى هم احترام بسيارى قائلم. او يك منطق دان بزرگ است و دقت و صراحت او در بيان مطالب هنوز هم كم نظير است.
• اما فيلسوفان مورد علاقه دكتر نصر سهروردى و ملاصدرايند.
لطيمه پروين پيروانى: اتفاقاً به خاطر سخنرانى هاى دكتر نصر درباره سهروردى بود كه من به انديشه اشراقى علاقه مند شدم و با سيدحيدر آملى آشنا شدم. تاثير حيدر آملى بر زندگى من چندان بود كه حتى عبادات مرا هم تحت تاثير قرار داد. من بسيار به آموزه هاى اهل بيت علاقه مند بودم و از اينجا بود كه به ملاصدرا روى آوردم. استفاده ملاصدرا از سنت به جا مانده از ائمه در تدوين نظام فلسفى توجه مرا برانگيخت. زبان شيواى ملاصدرا باعث شد تا من بتوانم با گنجينه آثار شيعى آشنا شوم.
• جايگاه انديشه فلسفى و عارفانه اسلامى در جهان مدرن غربى را در شرايط فعلى چگونه ارزيابى مى كنيد؟
لطيمه پروين پيروانى: قبل از يازده سپتامبر زندگى مسلمانان در آمريكا عادى بود. اما پس از آن واقعه نگاه غربى ها به مسلمانان فقط در واژه تروريسم تجلى پيدا كرد. قرآن ها را از اروپا و آمريكا جمع كردند و اتهاماتى كه شما بهتر از من مى دانيد را نسبت به اسلام رواداشتند. اينجا بود كه مسلمانان به خود آمدند و دريافتند كه چرا چنين تصويرى از آنان در جهان به وجود آمده است. اتفاقاً بعد از ظهور طالبان و غائله يازده سپتامبر بود كه پرسش اصلى جوانان مسلمان در غرب اين شد كه به راستى اسلام چيست؟ اينجا بود كه نقش كسانى مثل دكتر نصر براى علاقه مندان به اين موضوعات آشكار شد. دكتر نصر نقش بسيار موثرى در ارائه قرائتى انسانى و ضدتروريستى از اسلام در جهان غرب داشته است. به عنوان مثال بگويم كه مسئله حجاب صرفاً مربوط به فرانسه نيست. خيلى ها در آمريكا مجبور شدند براى از دست ندادن شغلشان حجابشان را كمتر رعايت كنند. اين مشكل حادى است. به همين خاطر است كه من گمان مى كنم مفسران قرآن و دين شناسان بايد به مسائلى از اين دست دوباره بينديشند و آن را به صورت مسئله اى جدى در دستور كار خود قرار دهند. بالاخره براى مومنان مهم است كه رفتارهايشان در عرصه فردى و اجتماعى بر مبناى قرآن باشد. اينجاست كه من معتقدم اتفاقاً مى توان از رويكرد عارفانه تفكر شيعى، به دليل تفاوت هاى ساختارى اش با فقه اهل سنت، به عنوان ابزارى كارآمد براى مبارزه با اين چالش بهره جست. در فقه اسلامى هم مسئله اجتهاد و تاويل مى تواند به مفسران و متفكران كمك كند تا مشكلات مومنان به دين اسلام در سرزمين هاى غربى را به گونه اى حل كنند. به هر حال مسئله بسيار جدى است.
منبع اصلی: روزنامه - شرق
انتشار مجدد: باشگاه انديشه:
http://www.bashgah.net/pages-17099.html
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
|
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |