سانسور به خاطر روح لطیف مردم!
شهباز نخعی
چندین سال پی در پی است که سازمان گزارشگران بدون مرز قلمرو جمهوری اسلامی را بزرگترین زندان روزنامه نگاران و آقای سید علی خامنه ای را دشمن شماره یک مطبوعات معرفی می کند.
ایجاد خفقان برای مطبوعات و رسانه ها و سرکوب روزنامه نگاران محدود به چندین سالی که گزارشگران بدون مرز به این مهم پرداخته نیست و عمری تقریبا به درازای عمر نظام ولایت فقیه دارد. می گویم "تقریبا" زیرا چند ماه آغاز انقلاب را که به "بهار آزادی" موسوم شد باید از این دوران مستثنا کرد.
پیش از 22 بهمن ماه 1357، آیت الله خمینی در پاریس که بود مرتب از آزادی بیان و مطبوعات و برچیده شدن بساط سانسور سخن می گفت و در باغ سبز نشان می داد. از جمله: "حکومت اسلامی ما، اساس کار خود را بر بحث آزاد و مبارزه با هر نوع سانسور گذاشته است." (مصاحبه با خبرگزاری رویتر، پاریس، 4 آبان 1357) و "در حکومت اسلامی ایران، مطبوعات در بیان همه واقعیات و حقایق کشور آزاد خواهند بود." (مصاحبه با روزنامه ایتالیایی پائزه سرا، پاریس، 11 آبان ماه 1357)!
پس از پیروزی انقلاب، آن در باغ سبز نشان دادن ها به سرعت 180 درجه تغییر جهت داد: "ما قلم های مسموم آنهایی را که صحبت ملی و دمکراتیک و اینها را می کنند می شکنیم." (در ملاقات با دانش آموزان و فرهنگیان قم، 22 اسفند ماه 1357) و "اشخاص روشنفکر، اشخاص صاحب قلم، صاحب اطلاع و فکر، بعضی شان را می بینید که قلم ها را برمی دارند و به نام دمکراسی هر چه دلشان می خواهد می نویسند و موجب تشتت می شوند." (خطاب به اعضای نهضت رادیکال ایران، قم، اول امرداد ماه 1358) و "ما آزادی دادیم ولی خطا کردیم، با این حیوانات درنده نمی توانیم با ملایمت رفتار کنیم. دیگر نمی گذاریم هیچ نوشته ای از اینها در هیچ جای مملکت پخش شود. تمام نوشته هایشان را از بین می بریم. با اینها باید با شدت رفتار کرد و با شدت رفتار خواهیم کرد." (معارفه با نمایندگان مجلس خبرگان، قم 27 امرداد ماه 1358) و "این نوشته ها، این نطق ها، این کارهای خلاف، این برنامه های دمکراسی، کناره گیری از اسلام است. هر ندایی که پیدا بشود از کفر است، از زندقه است." (خطاب به نمایندگان مردم تبریز، قم ، 28 شهریور ماه 1358).
به این وعده ها، به خلاف در باغ سبزهای پاریس، به سرعت عمل شد و بروز جنگ نیز به آیت الله خمینی کمک کرد تا بساط اختناق و سانسور و سرکوب را بگستراند و هر ندای مخالفی را در گلو خفه کند. یکی از کارگزاران ایجاد این جو اختناق و سانسور آقای سید محمد خاتمی بود که در سالهای جنگ سرپرستی روزنامه کیهان و ریاست ستاد تبلیغات جنگ را برعهده داشت و در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی به وزارت ارشاد اسلامی منصوب گردید.
با به اصطلاح انتخابات دوم خرداد 1376 ـ که اصلاح طلبان آن را "حماسه دوم خرداد" می خوانند ـ نمایشی از آزادی مطبوعات به صحنه آمد. در این نمایش، برخی از کارگزاران اطلاعاتی ـ امنیتی نظام، امتیاز انتشار دهها روزنامه و نشریه را گرفتند و نوعی از آزادی مطبوعات کنترل شده به راه انداختند. این به اصطلاح آزادی مطبوعات نیز بیش از دو سال دوام نیاورد. در سال 1377، سردار پاسدار یحیی رحیم صفوی، فرمانده سپاه پاسداران (نقل به مضمون) گفت که ما خود اجازه دادیم که اینها (روزنامه نگاران آزادی خواه) خود را نشان دهند و از سوراخ هایشان بیرون آیند تا هر وقت بخواهیم بتوانیم زبانشان را ببریم و گردنشان را بزنیم. به این وعده نیز به سرعت عمل شد. در فاصله ای کوتاه حدود یکصد نشریه توقیف و تعطیل و هزاران روزنامه نگار از کار بیکار و خانه نشین شدند!
این روند توقیف و تعطیل نشریات و بازداشت و سرکوب روزنامه نگاران تا امروز ادامه یافته و از زمان انتصاب آقای احمدی نژاد به ریاست جمهوری شتاب نیز یافته است.
هفته گذشته گزارش سالانه "کانون مدافعان حقوق بشر" از وضعیت حقوق بشر در ایران در سال 1386 انتشار یافت. در بخش ششم این گزارش که به "وضعیت نشریات، روزنامه نگاران و وب نگاران" پرداخته آمده است: "از جمله موارد فاحش نقض حقوق بشر در ایران در حوزه نشر مطبوعات، اطلاع رسانی و اخبار آزاد و اهالی آن اتفاق می افتد. آزادی بیان و عقیده، کسب اطلاعات و افکار و اخذ و انتشار آن به تمام وسایل و بدون ملاحظات مرزی در این سالها بخصوص با ظهور دولت نهم بسیار مورد تهدید و تحدید قرار گرفته است. صرف نظر از سلب آزادی، امنیت شغلی و تامین مالی بسیاری از روزنامه نگاران با توقیف نشریات به یغما رفته است و به تبع، مردم نیز از حق دسترسی به اطلاعات آزاد محروم گشته اند. ادامه و تشدید برخوردها سیر ناامیدکننده را برای آینده به تصویر می کشد."
بنابر این گزارش، تنها در سال 1386، 69 مورد محاکمه، بازپرسی، توقیف و تعطیل نشریات و تارنماهای اینترنتی انجام یافته که مورد شصت و هشتم آن (به عنوان نمونه) چنین است: "در جلسه هیات نظارت بر مطبوعات که در تاریخ بیستم اسفندماه 1386 برگزار شد، 9 نشریه به استناد تبصره ماده یازده قانون مطبوعات لغو مجوز شدند و به سیزده نشریه دیگر تذکر داده شد"!
بخش دیگری از گزارش "کانون مدافعان حقوق بشر" چنین می گوید: "در سال پیش، دست کم 41 نفر از مدیران مسئول روزنامه ها و مجلات به دادگاهها احضار شدند و 19 نفر از اصحاب رسانه مدتی را در بازداشت به سر بردند. حدود 68 جلسه محاکمه قضایی برگزار شد و 32 نفر با احکام جزایی اعم از حبس، شلاق و جریمه نقدی محکوم شدند!"
گزارش همچنین می افزاید: "در سال 1386، پروانه فعالیت حداقل 17 نشریه اعماز روزنامه، هفته نامه و ماهنامه برخلاف اصل 168 قانون اساسی و تبصره یک ماده 20 قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب مصوب 1373 و اصلاحی 1381، بدون محاکمه عادلانه و در حضور هیات منصفه، صرفا با نظر هیات عالی نظارت بر مطبوعات لغو شد و در دو مورد نیز دفاتر آنها پلمب گردید. سانسور و اعمال فشارهای غیرآشکار به اوج خود رسید. بسیاری از کتابهایی که پیشتر مجوز نشر گرفته بودند، از مجوز چاپ مجدد محروم شدند و برخی از آنها از سطح کتاب فروشی ها جمع آوری گردید!"
اما، گستره دامنه ی ایجاد جو خفقان و سانسور تنها به روند قضایی و محاکمه و مجازات و بازداشت و شلاق یا توقیف و تعطیل نشریات و بیکاری روزنامه نگاران محدود نمی شود. در این مورد، در گزارش آمده است: "در حوزه مطبوعات، دستورالعمل های صادره از سوی نهادهای امنیتی از جمله شورای عالی امنیت کشور، مطبوعات از طرح و تحلیل برخی موضوعات مورد مناقشه، از جمله بحث مذاکره با آمریکا، انرژی هسته ای، فعالیتهای صنفی کارگران، معلمان و . . . ممنوع کرد و برخوردهای ارعاب آور صورت گرفته فضای خفقان آمیز خود سانسوری را بر اهالی مطبوعات حاکم نمود!"
در سالهای اخیر، به موازات تشدید جو سانسور و خفقان حاکم بر مطبوعات و رسانه های دیداری و شنیداریزیر کنترل ولایت مطلقه فقیه، عده زیادی از نویسندگان بویژه از نسل جوان، به فناوری جدید اینترنت و وبلاگ نویسی روی آوردند. اما، این عرصه جدید نیز از آسیب یورش اعمال خفقان و سانسور در اماننماند. گزارش می گوید: "در کنار فیلترینگ گسترده سایتها و وبلاگهای اینترنتی منتقد سایتهای رسمی، دست کم هشت سایت خبری و تحلیلی دارای پایگاه داخلی به دستور مقامات مسدود گردید!"
گزارش "کانون مدافعان حقوق بشر" مربوط به سال 1386 است و در دو ماه اول سال جاری این یورش شدت یافته است. همین هفته خبر رسید که سایت خبرنامه دانشجویان دانشگاه امیرکبیر و 12 سایت مربوط به "کمپین یک میلیون امضا" جنبش زنان فیلتر شده اند!
در کنار این شدت عمل و فشارهای سهمگین و دستگاه اختناق و سانسور بر مطبوعات، رسانه ها و روزنامه نگاران مستقل و آزادی خواه، در دهه های گذشته گروهی به اصطلاح روزنامه نگار قلم به مزد و ذوب شده در مقام ولایت انگل وار رشد کرده و عرصه روزنامه نگاری ایران را به ویروس های مزدوری و تبلیغ نظرات حکومت آلودند. از جمله این گروه که مایه ننگ روزنامه نگاران راستین هستند، می توان از حسین شریعتمداری، نماینده ولی فقیه و سرپرست روزنامه کیهان ـ که قبلا بازجوی وزارت اطلاعات نظام بوده، محمدجعفر بهداد، عضو تحریریه روزنامه کیهان، و سردار پاسدار صفار هرندی، سردبیر پیشین روزنامه کیهان نام برد!
از این گروه خبیث، حسین شریعتمداری همچنان در روزنامه کیهان به پرونده سازی برای نویسندگان و آزادی خواهان ادامه می دهد. محمدجعفر بهداد همین هفته گذشته به سمت سرپرستی خبرگزاری حکومتی ایرنا منصوب شد و سردار پاسدار صفار هرندی نزدیک به سه سال است که وزارت ارشاد اسلامی را به عهده دارد!
این آقای وزیر دارای پیشینه ی روزنامه نگاری روز یکشنبه گذشته، 29 اردیبهشت ماه در همایش روابط عمومی وزارتخانه ها، دیدگاههای خود را در مورد کمیت و کیفیت اطلاع رسانی در نظام ولایت مطلقه فقیه به نمایش گذاشت. بخشی از درفشانی های جناب وزیر ارشاد اسلامی به نقل از تارنمای اینترنتی پیک نت، چنین است: "در ادبیات می گویند: بی خبری خوش خبری است، اگر نوع اطلاع رسانی طوری باشد که برای روح لطیف مردم اسباب زحمت شود، آنها ترجیح می دهند گوش ندهند. اطلاعات اگر سوهان روح مردم باشد، دریافت نکردنش برای آنها مزیت نسبی دارد... یکی از مسایلی که با آن مواجهیم، دروغ در حوزه سیاسی و مسایل حکومتی، همچنین کم فروشی در دادن اطلاعات واقعی به جامعه و یا دادن خبر برعکس و مخدوش است"!
نکته آخری که جناب وزیر در مورد "دروغ و کم فروشی در دادن اطلاعات واقعی به جامعه و یا دادن خبر برعکس و مخدوش" بیان کرده کاملا با عملکرد و مختصات "صدا و سیما"ی ولایت مطلقه فقیه تطبیق می کند!
در مورد دیگر نیز، با آنکه در 29 سال گذشته حکومت آخوندی انواع و اقسام نابغه های ریز و درشت را، که هر یک کلمات قصارشان در نوع خود بی سابقه بوده، پرورش داده، اما باید پذیرفت که این جناب وزیر ارشاد اسلامی ـ که خیر سرش پیشینه ی روزنامه نگاری نیز دارد ـ و اظهارنظرش در مورد توجیه و حتی ضرورت سانسور به خاطر "روح لطیف مردم!" به راستی نوبر است!
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
و يا مستقيماً از وسيله زير استفاده کنيد: (توجه: اين ایميل ضميمه نمی پذيرد) تنها اظهار نظرهائی که نکتهء تازه ای را به بحث بيافزايند در پايان مقالات ذکر خواهد شد |
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |