ضرورت جبران یک شرمساری تاریخی
بهروز ستوده
قبرستان ويران شدهء بهائی ها در يزد
یکی دیگر از عوارض شوم به قدرت رسیدن باند امام زمانی احمدی نژاد، افزایش فشار و اعمال تضییقات بیشتر علیه جامعه بهائیان ایران بوده است. خراب کردن خانهء یکی از بهائیان شهرستان آباده با بولدوزر توسط حزب الله این شهر، و دستگیری و تهدید به مرگ تعدادی از بهائیان شیراز نیز از جمله خبرهائی بوده است که در ماه های اخیر از ایران مخابره شده و نگرانی ایرانیان خارج از کشور و همهء جوامع حقوق بشری در سرتاسر دنیا را بر انگیخته است. و اینک، در ادامهء فشار علیه تمام اقلیت های مذهبی ایران از جمله هموطنان ستمدیده بهائی، خبرگزاری ها از دستگیری 7 تن از رهبران جامعهء بهائی ایران به فرمان دولت امام زمان و بدست سرباران گمنام "حضرت مهدی" خبر می دهند.
در میان اقلیت های مذهبی ایران به جرأت می توان گفت که پس از انقلاب 57 بهائیان ایران بیش از همه مورد آزار و اذیت حکومت اسلامی قرار گرفته اند و آخوند های فاسد و جنایتکار تا کنون صد ها تن از آنان را با اتهامات واهی جاسوسی و ارتداد به زندان و شکنجه گاه کشانده و یا تسلیم جوخه های اعدام کرده اند.
دشمنی آخوندهای تبهکار با بهائیان که همانا از نوادگان جنبش اصلاح طلبانه بابیه در ایران می باشند دشمنی دیرینه ای است. جنبش بابیه ـ که درعهد قاجار با هدف رفورم در دین اسلام و حذف احکام ضد انسانی و عقب مانده و رفع تبعض از زن و اصلاحات ارضی و برچیدن منبر و محراب آخوندها و غیره بوجود آمده و به سرعت در جامعهء قرون وسطائی آن زمان با اقبال ایرانیان مواجه می شود ـ قدرت شاه و شیخ را به چالش می کشد و آنان را در معرض یک جنبش اجتماعی و دهقانی قرار می دهد. تا اینکه با فتوای آخوندهای تبهکار، ناصر الدین شاه فرمان کشتار بابیان را صادر می نماید که در نتیجه هزاران بابی با خانواده هاشان از صغیر وکبیر قتل عام می شوند و برگ دیگری بر جنایت آخوند تبهکار در این سرزمین نفرین شده اضافه می گردد... تا برسد به فتنه گری های آخوندها در جریان انقلاب مشروطه و داستان بر دار شدن شیخ فضل الله نوری توسط مشروطه خواهان به جرم صادر کردن فتوای قتل مشروطه خواهان و پول گرفتن از سفارت روس و براه انداختن اراذل و اوباش مشروعه طلب(حزب الله امروز) و کشتن و سر و دست شکستن مشروطه خواهان و تجدد طلبان... و تا بعدها که این شجرهء خبیثه برسد به روح الله خمینی تا این آخوند عوامفریب برای تکمیل فرمان ناصرالدین شاه و فتوای آخوندها در مورد "بابی کُشی" و احیای مشروعه خواهی شیخ فضل الله نوری قیام نماید و با وعده و وعیدهای توخالی و فریب دادن عوام جاهل به تأسیس حکومت جهل وجنایت اسلامی اقدام نماید و این بار نه تنها بابیان و مشروطه خواهان که هر دگر اندیشی را اعم از زن و مرد، پیر وجوان، چپ وراست، دین دار و بی دین و مسلمان غیر مسلمان را از دَم تیغ بگذراند .
پس از قتل عام وحشیانهء بابیان در عصر قاجار، پاره ای از آنان توانستند که جان خود را از مهلکه نجات داده و به سایر مناطق مهاجرت نمایند و در آن میان گروه هائی از بهائیان در فلسطین ـ که در آن زمان زیر سلطهء امپراطور عثمانی بود ـ رحل اقامت گزیدند. بعدها، با شکست و اضمحلال امپراطوری عثمانی و جایگزین شدن استمعار انگلیس در فلسطین، بهائیان مقیم آنجا اجازه می یابند که آزادانه مراسم مذهبی خود را انجام دهند و مرکزی برای خود در آنجا تأسیس نمایند که همین مسئله باعث گردید که آخوند های فاسد و تبهکار دوباره علیه بهائیان وارد میدان شوند و بر سر هر منبر و محرابی، برای مشوّش ساختن افکار مردم ناآگاه، بهائیان را نوکر و عامل استعمار انگلیس معرفی نمایند. سس، در سال 1948 میلادی، با تأسیس دولت اسرائیل، آخوندهای تبهکار و مردم فریب بر اتهام قبلی خود علیه بهائیان، که آنان را "نوکر و عامل انگلیس" می دانستند، اتهام جدید "نوکر و عامل صهیونیسم" را نیز اضافه کردند. و با به قدرت رسیدن آخوند در ایران و تأسیس حکومت خون و جنون اسلامی، بر دو اتهام قبلی علیه بهائیان اتهام سومی نیز از جانب آخوندهای شیاد و ریاکار به هموطنان بهائی ما زده شد: "نوکران و عوامل امپریالیسم جهانی و صهیونیسم بین المللی".
لازم به تذکر است که هستهء اصلی انقلاب اسلامی را گروه ها و انجمن های اسلامی تشکیل می دادند که در رژیم پهلوی و در تحت توجهات "مدرنیسم" پهلوی سرگرم مبارزه با بهائیان ایران بودند و همین انجمن های اسلامی، پس از انقلاب 57 سابقهء سیاه و ننگین خود در مبارزه با بهائیان ایران را به حساب "مبارزه" با رژیم شاه برای آزادی و استقلال ایران جا زدند و از این طریق سابقه ی مبارزاتی و انقلابی گری برای خود درست کردند. معروف ترین انجمن های اسلامی ضد بهائی انجمنی بود موسوم به "انجمن حجتیه" ( هم اکنون نیز با نام های دیگر فعال است) که آخوندهائی از قبیل مصباح یزدی (پیر و ُمراد احمدی نژاد)، جنتی، خزعلی، مکارم شیرازی و ده ها آخوند سرشناس دیگر که پس از انقلاب 57 همه از حجره های تنگ و تاریک قرون وسطائی خود بیرون آمدند و بر شانه های مردم محروم و زحمتکش ایران سوار شدند از اعضاء آن هستند.
بهائیان ایران جزو نخستین اقلیت های مذهبی و اجتماعی ایران بودند که حتی پیش از تصرف قدرت بطور تام و تمام بوسیله آخوندها، و در جریان راه پیمائی ها و تظاهرات ها، به تحریک آخوندها مورد حمله و هجوم دیوانگان افسار گسیخه ی متعصب و خشک اندیش قرار گرفتند و زمانی هم که حکومت خون و جنون پا به عرصهء وجود گذاشت بهائیان ایران جزو نخستین گروه اجتماعی بودند که چوبه های دار برای اعدامشان بر پا شد.
و چه شرمساری بزرگی است برای احزاب و سازمان های سیاسی ایران، از خُرد و کلان، که در آن زمان شیفتهء مبارزات "ضد امپریالیستی" امام جماران شدند و بر تمام جنایات و ظلم وستمی که در مقابل چشمانمان بر هموطنان بهائی ما گذشت چشم فرو بستند! آنها از این نظر یک پوزش خواهی بزرگ به این دسته از هموطنان ما بدهکارند که هنوز آنرا، مانند سایر مسائل، به پشت گوش انداخته و این دین را پرداخت نکرده اند.
بهر حال، آب رفته را نمی توان به جوی باز گرداند اما می شود خطای گذشته را هم اکنون با دفاع از رهبران بهائیان ایران که چند روز پیش در چنگ فاشیست های اسلامی به اسارت در آمده و هم اکنون در زیر شکنجه اند جبران نمود و تا حدودی از پس یک شرمساری تاریخی بدر آمد .
بر اساس آماری که جامعهء بهائیان ایران ارائه داده است، از بدو انقلاب اسلامی تا کنون بیش از 200 نفر ار پیروان این مذهب اعدام و هزاران تن زندان و شکنجه شده اند .
زمانی که فاشیسم جمهوری اسلامی، رهبران بهائیان ایران را یک جا دستگیر می کند بدانید که توطئهء شومی علیه این دسته از هموطنان ما در حال وقوع است. این توطئه را می توان و باید درهم شکست. اگر همهء ایرانیان هوادار حقوق بشر و آزادی وعدالت اجتماعی برای دفاع از هموطنان بهائی دست به دست هم دهند مسلماً قادر خواهند بود که دیو سیاه و خون آشام حکومت اسلامی را به عقب نشینی وادارند .
فراموش نکنیم که فاشیست های جمهوری اسلامی در سکوت و بی تفاوتی مردم و افکار عمومی جهانیان جنایات و تبهکاری های خود را آسان تر مرتکب می شوند .
برای آن دسته از "اصلاح طلبان اسلامی" و "نو اندیشان دینی" که مدعی اند می خواهند اسلام را از چنگ باند سید علی خامنه بیرون آورند و چهرهء "لطیف و انسانی" اسلام را به جهانیان نشان دهند نیز فرصت مناسبی است که به مردم ایران و جهان نشان دهند اسلامی که آنها از آن سخن می گویند با اسلام اراذل و اوباش در قدرت تفاوت دارد و آنها فقط به فکر خود و سهیم شدن در قدرت جمهوری اسلامی نیستند بلکه به فکر همه ی مردم ایران از هر دین و آئینی هستند.
برگرفته از سايت ايران گلوبال
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
و يا مستقيماً از وسيله زير استفاده کنيد: (توجه: اين ایميل ضميمه نمی پذيرد) تنها اظهار نظرهائی که نکتهء تازه ای را به بحث بيافزايند در پايان مقالات ذکر خواهد شد |
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |