حکومت مذهبی ایران در این سه دهه سکولار ترین ملّت دنیا را خلق کرده!
مهرداد وجدانی
آقای نوری علا سلام،
نظر جنابعالی را در مورد "نامه به خانم کدیور" خواندم . باور نمی کردم که دارم یاداشتی از شخصی به نام اسماعيل نوری علا می خوانم . هیجانی که در کلمه و کلمه ، و جمله و جمله آن حس میشود ، نا امید و افسرده کننده است. چرا ؟ بیائیم و به جملات یاداشت شما ، از نو نگاهی بیاندازیم :
شما این نامه را جزو ادبیات فرصت طلبانه ی تبلیغاتی هم میگذارید (؟) . آقای نوری علا چرا ادبیات تبلیعاتی برای شما چیز ناگواریست ؟ من پیشنهاد میکنم حداقل در این بحث کاربرد تجارتی این کلمه تبلیغ را نادیده بگیریم و به مفهومی که معادل آن در زبان انگلیسی کلمه "teaching" است بپردازیم . اگر کلمه تبلیغ را با این مفهوم به کار گیریم ، آیا این درست خواهد بود اگر بگوئیم که آقای اسماعيل نوری علا هر روز در سایت خود به نفع سکولاریزم تبلیغ می کنند و از آنجائیکه خیلی هم منصف و لیبرال هستند اجازه می دهند همه کسانی که موافق و یا مخالف سکولاریزم هستند در این سایت وارد شوند و حرف "دل" شان را بزنند ـــ از برخورد اندیشه های گوناگون است که بارقهء حقیقت ساطع می شود . بنابراین چرا مهرداد وجدانی نمیتواند هر هنگام دلش خواست از اصولی که امروز به آنها بستگی دارد دفاع و تبلیغ کند ؟ اصولا چگونه می توان از کسی خواست از تبلیغ باورهای خود خودداری کند؟ و یا از کسی انتقاد کرد که مثلا " تو تبلیغ فرصت طلبانه می کنی! " . آقای نوری علای عزیز ، آخوندهای ایران بیش از صد و شصت سال است این نصیحت ها را به ما (بهائیان) می کنند . هر گونه تهمت و افترائی می زنند ، در روزنامه ها در رادیو و تلویزیون در کتابهای رسوای ردیه و حتی تاریخ را تحریف می کنند و به جعل توبه نامه می پردازند . اماکن مقدّس بهائی را ویران می کنند. و بهائیان حق پاسخگوئی ندارند، و اگر کلمه ای بگویند و یا بنویسند، به انتشار "ادبیات فرصت طلبانه تبلیعاتی" و گمراه کردن مؤمنین متّهم می شوند. شما فرموده اید که من "از حدود پاسخ دادن به اتهام وارده از جانب خانم کدیور خارج شده ام". این سخن شما مثل دژاوو آدم را به یاد خط قرمز های حکومت اسلامی می اندازد. آقای نوری علا عزیز وقتی شما به برسی مسئله ای می پردازید، بیشترین وسواس شما این است که آنرا هر چه بهتر تحلیل کنید و به کشف روابط علّت و معلولی وارد در آن مسئله دست یابید و یا نگرانید که شخص ثالثی فکر کند که شما از حدّ و حدود گذشته اید؟
من اگر به اصول دیانت بهائی اشاره ای کرده ام، برای این بوده که یاد آور شوم که خشونت تا چه اندازه در این دین تقبیح شده که حتی دفاع از جان خود منع شده (در دین اسلام جهاد امر مقدّسی ست، در دین بابی دفاع مقدّس است، ولی در دین بهائی، نه جهاد و نه دفاع هیچ کدام دیگر مقدّس نیستند).
اگر از مقاومت هم میهنان بهائی در زیر سخت ترین شکنجه های جسمی و روانی در زندان های حکومت اسلامی یادی کردم، نه برای این بود که روشنفکران توّاب رها شده از زندان ها را شرمسار کنم بلکه خواستم یادآوری کنم که بهائیان تا کجا به اصول صلح طلبانه و به دور از خشونت پیام بهاءالله وفادارند ــــ بهائی را به رسم شناسند نه به اسم ، و به فعل پی برند نه به جسم.
داستان بنزین و کبریت را هم من بطور خیلی خلاصه و از آخرین (چهارمین) کبریت گفتم ، و هیچ سخنی از رخداد معجزه ای نگفتم. که می دانم علم و حساب احتمالات جواب های عاقلانه تری برای آن دارد .
البتّه نه من و نه شما، بلکه سربازان گـمنام امام زمان، با آن صورت مسئله ای که قبلاً در نامهء تهدیدآمیز خود اختراع کرده بودند، باید معجزه را می پذیرفتند ــــ آنها به بهائیان پیشنهاد کرده بودند که اگر باب و بهاءالله پیامبران دوروغی نیستند، از آنها کمک بخواهید که آتش افروخته بوسیله سربازان امام زمان را برای شما سرد و افسرده کند، آنچنان که خدا برای ابراهیم کرد.
بنابر این از ذکر داستان کبرنت و بنزین قصد القا این فکر که معجزه ای رخ داده نبودم، (که معجزه در دیانت بهائی هیچ ارزش و مکانی ندارد) بلکه می خواستم به خانم کدیور یادآور شوم که چقدر در مورد حقوق "دیگر باوران" بی تفاوت اند، و از حقوق بشری که سنگ اش را به سینه می زنند هیچ نمی فهمند .
آقای نوری علا شما نگران شده اید که من مدّعی شده ام که "در بلند مدّت این پـیام دیانت بهائی ست که خواب گروه هائی چون حجّتیه و یا سربازان امام زمان را آشفته می کند". چرا ؟ نگرانی برای چه ؟ آقای نوری علا نگران نباشید که من به شما قول می دهم که بهائیان همواره به پیام صلح طلبانه بهاءالله وفادار باقی بمانند، و در سخت ترین شرایط ( نمی دانم، این صد و شصت سال که خیلی طاقت فرسا بود) همچنان صلح جو و صبور باقی بمانند ـــ بـه امیـد روزی کـه اُمـراء عدل و علما انصاف پیشه کنند .
آقای نوری علا ، شما مرا تکلیف کرده اید که نشان دهم کدام وسیله صلح طلبانه می تواند خواب گروه های مذکور را آشفته کند و در عین حال به اصول و اهداف دیانت بهائی، صلح عمومی/ وحدت عالم انسانی، در تضاد نباشد .
آقای نوری علا دیانت بهائی نمی خواهد خواب هیچ کس را آشفته کند. اتفاقی که افتاده این است که اصول و تعالیم دیانت بهائی خیلی امروزی است، و بدون جنگ و دعوا و در شرایط مشورت پیشنهاداتی دارد که می تواند جوابگوی کمبود های این دهکده جهانی ما انسان ها باشد. از جمله صلح جهانی، ترک تقالید و تعصّبات، خلع سلاح عمومی، تساوی حقوق زنان و مردان، تحصیلات عمومی و اجباری، تعدیل معیشت و حل مسائل اقتصادی از طریق گفت و شنود، ترک تعصّبات نژادی / ملّی / جنسی/ طبقاتی، داشتن یک پارلمان جهانی، یک محکمه کبرای جهانی، ترک برده داری، پایان وجود طبقه ای معروف به روحانی در جامعه بشری، وحدت در کثرت (لازم و ملزوم بودن دمکراسی و لیبرالیزم) ، تطابق دین با علم و عقل، (دینی که اصول ثابت شده علمی را رد می کند، دین نیست بلکه مجموعه ای از افکار خرافی ست، و علمی که وارد بحث هائی از جمله اثبات و رد خــدا می شود، دیگر علم نیست، بلکه فلسفه است ـــ ماتریالیزم. علم می تواند به مطالعهء چیزی بپردازد که بزرگتر از لوله آزمایش نباشد). می بینید آقای نوری علا ، این پیام حامل اصولی ست که می تواند خواب کسانی که می خواهند این جهان را با راه حل های هزاران ساله اداره کنند آشفته می کند. مشکل آنها این است که هنوز نفهمیده اند که دین هم تاریخ مصرف دارد. به هر حال سکولارها باید مطمئن باشند که بعد از چمهوری اسلامی، هیچ حکومت دینی دیگری در ایران به قدرت نمی رسد که بخواهند در برابر آن جبهه داشته باشند. چون از یک طرف دیانت بهائی در پی اشغال هیچ قدرت سیاسی نیست و، از طرف دیگر حکومت مذهبی ایران در این سه دهه سکولار ترین ملّت دنیا را خلق کرده ( عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد).
آقای نوری علا، آقای حدّاد عادل معتقدند که اگر آقای مطهّری زنده بودند، دیگر نه نگران ماتریالیزم بود و نه مارکسیزم، بلکه مهمترین دغدغهء فکری اش، سکولاریزم و لیبرالیزم بود. می بینید آقای نوری علا عزیز شما سکولارها نه فقط خواب زنده ها که خواب مرده ها را هم آشفته کـرده اید!
امیدوارم که توضیحاتم نگرانی ها را بر طرف کرده باشد. با احترام، مهرداد وجدانی
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
و يا مستقيماً از وسيله زير استفاده کنيد: (توجه: اين ایميل ضميمه نمی پذيرد) تنها اظهار نظرهائی که نکتهء تازه ای را به بحث بيافزايند در پايان مقالات ذکر خواهد شد |
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |