فارسی کنونی به صورتي مصنوعي و فرهنگستاني ساخته شده است
ناصر پور پیرار
تا پيش از مشروطيت، زبان فارسي كنوني در هيچ مكتبخانهاي به عنوان زبان دانايي آموخته نميشد، آن را زبان محاوره و گفتوشنود و داد و ستد ميشناختهاند و زبان دانايي، از شروع تا پايان، از مكتبخانهي ملاباجي، تا عاليترين حوزههاي علم و انديشه، زبان درخشان عرب بوده و اين خود حجتي كافي است بر ناتوانی ماهوي زبان فارسي در انتقال مفاهيم و معلومات عالم ساز.
كتيبه هاي هخامنشي، با زبان بوميان اين نجد و با زبان فارسي كنوني بي ارتباط است؛ معلوم كرده ام در دوراني كه مورخين و شرق شناسان دغل، به غلط اشكاني شناخته اند، هيچ نشاني از حكومت و هويت و خط و زبان ملي ديده نمي شود و به زودي دركتاب ساسانيان معلوم خواهم کرد كه فقيرترين عهد ايران، به آن زمان ظهوركرده است. پس از آن همه ادله و اسناد محكم تر از سرب، كه هر ادعايي دربارهي خط و زبان و كتابت ملي پيش از اسلام را، از هستي و هويت ساقط مي كند، هنوز ميشنويم كه میگويند در قرآن واژه هاي فراوان فارسي يافت مي شود!!! بي اين كه پيشاپيش متني معرفي کنند و بياورند اثباتگر اين که پيش از اسلام، اصولاً خط و زبان و گنجينهي لغت فارسي داشتهايم و يا لااقل ده واژه از آن لغات فارسي را كه ميگويند در قرآن آمده، به وضوح معرفي كنند
حالا اگر اجل امان دهد، در ورود به دوران پس از اسلام، خواهم گفت كه فارسي كنوني هرگز پيش از سلسلهي سامانيان نبوده و خواهم گفت كه اين همه دست به دامني و استمداد زبان فارسي از گنجينهی لغت و قواعد زبان عرب از آن است كه فارسی کنونی به صورتي مصنوعي و فرهنگستاني ساخته شده، نه با بهره از گنجينهي لغت ملي و بومی مردم اين نجد. اين زبان را در دربار سامانيان، با اهدافي كه به تشريح خواهم آورد، ساختهاند، پيش از قرن چهارم هجري هرگز نبوده است و درست به همين سبب، از همان زمان، بوميان ايران، آن را فارسي دري، يعني زبان رايج درباريان خواندهاند و در سراسر تاريخ اين سرزمين اين زبان جز در دربار و نزد شعرا و ديگر روابط فرهنگي رسمي و دولتي كاربرد نداشته است، و مردم، درست مانند امروز، با زبانهاي بومي خود، از تركي و گيلكي و مازندراني و كردي و عربي و بلوچي و لري رفع نياز كردهاند، فارسي را زبان جانشين بومي خويش نشناختهاند و مگر در صورت نياز و برای رفع حاجت رسمی و دولتی خويش، به آن رجوع نداشتهاند
بايد دست كم چندان پيشينهي بحث را شناخت كه بدانيم تا پيش از مشروطيت، زبان فارسي كنوني در هيچ مكتبخانهاي به عنوان زبان دانايي آموخته نميشد، آن را زبان محاوره و گفتوشنود و داد و ستد ميشناختهاند و زبان دانايي، از شروع تا پايان، از مكتبخانهي ملاباجي، تا عاليترين حوزههاي علم و انديشه، زبان درخشان عرب بوده و اين خود حجتي كافي است بر ناتوانی ماهوي زبان فارسي در انتقال مفاهيم و معلومات عالم ساز بدين ترتيب اگر زبان گوهرين و تواناي عرب، كه در استحكام و قدرت آن همين بس كه بگوييم زبان قرآن است، تنها گزينهي جهان پهناور اسلام بوده و هنوز هم هست، از آن روست كه هيچ فرهنگ و بيان و لغت ديگري قادر نبوده و نيست، كه جانمايهي قرآن را جواب دهد، و اگر گروندگان به قرآن، زباني را گزيدهاند كه قادر به انتقال مفهوم آن متن متين دوران ساز بوده، پس رفتاري عاقلانه و طبيعي در پيش گرفتهاند، نه ناگزير و تحميلي اگر اين مختصر هنوز كفايت نميكند، كافي است كه معترض، لغات عربي را در گفتهها و نوشتههاي روزمرهي خويش بشمرد، تا معلوم او شود كه تمامي واژگاني كه بار بيان را به مقصدي ميبرد، عربي است و شرمساري بزرگتر اين كه حتي با كوشش بسيار نيز به علت فقر بنياني زبان فارسي، نمي توان در جاي هيچ يك از آن کلمات عرب معادلي نشاند، كوششي كه دهها خيالپرداز، از كسروي تا دكتر حسين روحاني، در تجربهی آن ناموفق و ناكام ماندند اين تكيه ی زبان فارسي به لغت عرب، شامل حروف و اوزان و دستور آن زبان نيز ميشود و هر كلام منثور و يا منظوم به اصطلاح فارسي، چيزي جز كپيبرداري از قواعد بيان، تقليد اوزان و صورت حروف عربي نيست.
اگر كسي توانست در جاي همين دو واژهي «منثور» و «منظوم» جايگزيني توانا به فارسي بياورد، كه به شمايل جملهاي درنيامده باشد، من سخن خويش پس خواهم خواند و اگر نتوانست همان بس كه شرمساري كشد اگر زباني از هستي و هويت دروني خويش سيراب شود و اگر در ميان مردمي با پيشينهي فرهنگ كهن ثبت باشد، براي عرض اندام و اظهار وجود، مجبور به اين همه رجوع و سجود در پيشگاه زبان ديگر نميشد. به حق و صبر بکوشيم و توصيه کنيم. تا بيانی ديگر.
والسلام ـ قایناق گون آذ
برگرفته از: gunaz.tv
****
نظر:
1. من پيشنهاد می کنم به جای «کلام منظوم» و «کلام موزون» بگوئيم «سخن آهنگين» و به جای «کلام منثور» از «سخن بی آهنگ» استفاده کنيم. اين را من اختراع نکرده ام، از جمله کسانی که اين واژه ها را بکار برده اند يکی احمد شاملو است و يکی هم اسماعيل خوئی، هر دو با رگ و ريشه ای در زبان ترکی. آيا پور پيرار ايرادی دارد يا، مرد و مردانه، سر حرفش می ماند؟
2. چه کسی گفته که هخامنشيان (که آقا می گويد قبايلی وحشی بودند)، يا اشکانيان (که آقا می گويد از بيخ قلابی اند) و يا ساسانيان (که آقا قرار است پنبه شان را بزند) فارسی حرف می زده اند؟ چه کسی گفته که سامانيان، نخستين سلسلهء ايرانی استقلال طلب، در گسترش فارسی و ادب پروری در حوزهء آن سهمی عظيم نداشته اند؟ اما با همهء زوری که در طول تاريخ برای عرب زبان کردن ايرانی ها زده شده، اين فارسی را در کشوری که بعد از سامانيان، به مدت هزار سال به دست حاکمان ترک زبان غزنوی و سلجوقی و... تا قاجار افتاده بود، کدام دستگاه دولتی بر مردم ايران «تحميل» کرده است؟ فارس ها؟
4. چگونه است که دستور زبان فارسی با عربی فرق دارد و عرب ها اگر جمله ای با همهء کلمات خودشان اما با ساختار زبان فارسی بنويسيم، آن را نمی فهمند؟ اين فارس های ناتوان، دستور زبانشان را از کجا گرفته اند که هم با عربی و هم با ترکی استانبولی تفاوت می کند؟ (ترک های آذربايجان را ديده ايد که در ترکيه چه مشکلی در تفاهم زبانی دارند؟
3. شما که از ناتوانی فارسی در رنجيد چرا به زبان فصيح و پر قدرت عربی نمی نويسيد، يا ترکی، يا هر زبان ديگری که فکر می کنيد بر اين زبان عاجز برتری دارد؟ متأسفانه حتی آخوندهاتان هم عربی بلد نيستند و برای مکالمهء امامتان با عرفات مجبور بودند از مترجم استفاده کنند.
4. آره آقا، همان «ياشاسين فرقه سی!» (مجيد از کرج)
***
آقای پور پیرار! پس از کودتای سوم اسفند 1298 هنگامیکه سید ضیاء جهت گرفتن حکم نخست وزیری وارد کاخ شد احمد شاه از او پرسید "انگلیسی ها تو را از کجا پیدا کرده اند؟" حالا حکایت شماست. راستی آقای پور پیرار! ملاها تو را از کجا پیدا کرده اند؟ آقای پورپیرار! اکنون همه ی مردم ایران در یافته اند که تو مشغول تخریب تاریخ و فرهنگ و ادب و زبان ایران زمین هستی ـ یعنی کاری بغایت کثیف؛ کاری که نه تنها دولت مردان امروزین از انجام آن تن می زند بلکه هیچ ملا و آخوند و حتا مسلمان افراطی ی ایرانی حاظر به انجام آن نیست. ولی آنان مزاحم کار تو نمی شوند و با خود میگویند ."Let him do the dirty work"راستی آقای پور پیرار هیچ میدانی چند میلیون شاکی داری؟ در خصوص وجود واژه های فارسی در قرآن رجوع کنید به کارهای بهاءالدین خرمشاهی که هم عربی دان است هم مترجم قرآن و هم مورد وثوق حکومت .ایشان در تحقیقی ده ها لغت فارسی موجود در قرآن را بما نشان میدهد. بهمن
***
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
و يا مستقيماً از وسيله زير استفاده کنيد: (توجه: اين ایميل ضميمه نمی پذيرد) تنها اظهار نظرهائی که نکتهء تازه ای را به بحث بيافزايند در پايان مقالات ذکر خواهد شد |
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |