"هر فردی حق آزادی عقيده و بيان دارد
و اين حق مستلزم آن است که کسی
از داشتن عقايد خود بيم و نگرانی نداشته باشد
و در کسب و دريافت و انتشار اطلاعات و افکار،
به تمام وسايل ممکن بيان و بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد".
اصل ۱٩ اعلاميه جهانی حقوق بشر
مقدمه:
مطبوعات آزاد ، اسباب پيشرفت و ترقى را در کشور ها فراهم می سازد. وجود مطبوعات آزاد يكى از علل ترقى و توسعه ملل اروپا و آمریکا تقریبا در تمام زمینه های علمی ، فرهنگی ، سیاسی و توانائی های اقتصادی و فنی است. پیشرفت و توسعه در جوامع امروز، به وجود مطبوعات آزاد و اساسا عملکرد مطبوعات در جامعه مربوط میشود که مىتواند يكى از عوامل پيشرفت فرهنگی ملتها نیز تلقى شود* ؟ اما برای پاسخ به این پرسش که آيا مطبوعات در کشور های دموکراتیک جهان امروز از آزادى محدود برخوردارند و يا اينكه داراى مرزها و محدوديتهايى مشخص هستند؟ هدف از نوشتن این مطلب، بررسى و نگرش به جايگاه و كاركرد مطبوعات در جوامع و پاسخی به ابعاد گوناگون نسبت به مسئولیت های حرفه روزنامه نگاری درقبال جامعه می باشد. راهنماى مباحث اين پژوهش به نظرات و افکار مختلفی مربوط میشود که در مورد این مفهوم ( در رد و آزادی آن ) ارائه داده شده است .
مفهوم آزادى مطبوعات كه در حوزه آزاديهاى سياسى قرار دارد، در واقع يكى از مهمترين و برجسته ترين شاخص های مهم آزادي سياسى در جامعه است. آزادى سياسى در جامعه به اين معنا است كه : افراد جامعه در تكوين و هدايت و نظارت بر مدیریت نظام سياسى جامعه خویش، نقش و موثر باشند. نه اين كه تنها يك قشر يا جمع کوچکی که برای خویشتن خویش ( چه از نظر مذهبی و غیر مذهبی ) رسالت و حق ویژه در اداره امور كشور را داشته باشند. آزادى سياسى يعنى اينكه تمامی مردم ساکن کشور صرفنظر از وابستگيهاى فرهنگی ، قومى ، گویش ، دينى و... که تبلوراجرائی آن در خانه نمایندگان جلوه می کند ، در جامعه قادر باشند نظام سیاسی کشور را به سوى مطلوب هدايت و کنترل كنند. برای رسیدن به این امر مهم به وسیله ای لازم می باشد و آن مطبوعات آزاد و مستقل است.
آغاز :
زمانی که گفته مى شود در جامعه ای مردم دارای آزادى سياسى می باشند، به اين معنا است كه افراد در جامعه مذکور هم حق انتخاب شدن و انتخاب کردن دارند و هم حق فعاليت سياسى - اجتماعی، انتشار نظرات از طریق کتب ( بدون آنکه نشر آنان محتاج مجوز و اجازه يا محكوم به سانسور باشد) و نشریات و.. ، ايجاد و بهره گیری از تشكلهای مختلف : جمعیت ها ، سازمانها، احزاب، سندیکاها ...آزادی اجتماعات و بيان افكار و نظرات سياسى و مهمتر از همه قوه اجرائی و قضائی باید حافظ آزادی سیاسی باشد و از تعرض بدان ممانعت کند. در واقع آزادى سياسى ، پلی مابین افراد جامعه و حکومت وخصوصا عملکرد آن است.
بنا بر تعريفى كه از آزادى سياسى ارائه شد، مردم در جامعه قادر خواهند بود با استفاده از مطبوعات آزاد به بيان نظرات ، انتقادات ، توصیه و پیشنهادات و افكار سياسى خويش مبادرت ورزند و مستقیما در نظام سياسى نظارت و مشاركت داشته باشند. ضمن اينكه درخواستها و انتظارات خود را نيز از نظام سياسى مطرح می سازند، از طریق تشکل های مختلف ... نظام سیاسی را به سوى اهداف و خواستههاى خويش هدايت كنند. در يك نظام سياسى که آزادی سیاسی ارج و قربی از نظر حقوق دارد با توجه به آموزهها و آموختهها و داده های مختلف سیاسی – اجتماعی مردم مى توانند در اداره امور كشور دخالت و مشاركت نمايند. يكى از کارآمدها وشيوههاى ابراز نظرو عقاید ، استفاده بهینه از طریق مطبوعات و رسانههاى عمومى ( خصوصا صدا و سیما ) است. مطبوعات آزاد و مستقل در جامعه زبان گويائی هست كه خواستها، مطالبات، انتقادات و اعتراضهاى مردم را شفاف در معرض ديد بانیان حکومت و دولت ها قرار می دهند.
در جامعه امروز ما با توجه به فضاى حاكم بر جامعه سياسى و خصوصا مطبوعات به ديدگاه ها و نظرات متعدد وحتی متعارضی در مورد مفهوم آزادی مطبوعات برخورد مى كنيم. اما پرسش اساسى اين است كه الگوى نظرى حکومت نسبت به آزادی سیاسی و خصوصا آزادی مطبوعات چیست؟ در باره مطبوعات تا كنون نظريههاى گوناگونى از سوى بانیان حکومت و دولت ارائه شده است. به طوری که مى توان الگوهاى نظرى حاكم بر نظام مطبوعات را در قالب نظريات كلى مطرح ساخت. طبق این نظر کلی در کشور ما گفته می شود: «... مطبوعات را نه يك عامل مثبت بلكه عامل تخريب و تضعيف دين و نظام دينى جامعه و نيز تزلزل نظام سياسى حكومت دينى به شمار آورده و آن را به حال جامعه مخل و مضر مىداند. بر اين اساس وجود مطبوعات آزاد و مستقل از حكومت در جامعه اسلامي باعث سست شدن و متزلزل گشتن بنيادهاى دينى مردم و تضعيف نهادهاى دينى مىگردد..».
بر اساس اين نظريه كه متاثر از فضاى اقتدارگرایانه و غیر دموکراتیک اواخر دوران رنسانس در جوامع اروپائی است. بيش از آن كه محصول جامعه ای آزاد و سالم باشد . حاصل تلاش رهبرانی است که می کوشند با توسل به ایدئولوژی با خواست نظام سیاسی منشعب از آن ، بار " هدايت " تودهها ( امت ) را بر دوش كشند. رهبرانی که بر این تصورند : خردمندان و نخبگان جامعه بوده كه به دليل بهره ازهوش سرشار و تفکری مسلح به ایدئولوژی دینی ، قيم تودههای فاقد عقل سلیم بوده و وظيفه هدايت و آگاهى این توده بی هویت از طرف پروردگار بر عهده آنان گذاشته شده است. به سخن ديگر، حقيقت و آگاهی در كانون قدرت رهبران خلاصه و تعیین و تکلیف نهائی نیز در ید قدرت آنان است. در اين نظريه کاملا روشن است که مطبوعات عمدتا در دست و زیر کنترل ( نهاد زیر فرمان آنان ) قوه اجرائی و قضائی است ، لذا هرگونه اعتراض و انتقادى و حتی توصیه ها به مثابه تهديدى براى امنيت ملی ، زيانآور تشخيص داده شده و با آن شدیدا مقابله مى شود. به زبان دیگر طبق این نظريه ، " نخبگان سياسى" حاكم تصميم مىگيرند كه نشریه و یا کتابی منتشر شود يا خير!
تبيين و تفسير این نظریه حتى در چارچوب قانون اساسی نيز امکان دارد امنيت ملى و نظم عمومى مخدوش شود! بنابراين مطبوعات بايد در خدمت حاكميت بوده و انگیزه های بانیان حکومت را برآورد سازند! از آنجا که مردم مصالح خود را نمی توانند صحیح و منطقی تشخيص دهند ، بايد براى آنان نظر سازی وتصميمگيرى نمود! طبق اين نظریه : رسانههای عمومی را در خدمت حاكميت و قدرت سياسى مىداند. واقعيت اين است كه چنين ديدگاهى نسبت به رسانه ها و بطور کل آزادی سیاسی را به وضوح مىتوان در سطح جامعه و نظام رسانهاى كشور يافت.
نظريه ای كه معتقد به رشد دموكراسى سياسى و آزادى در کشور است ، خواهان فضای آزاد روشنگرى است و مفهوم جديدى به نام آزادى سیاسی خصوصا آزادی مطبوعات را مطرح می کند. مخالفان آزادی سیاسی این خواست را به مثابه نظام اجتماعی لیبرالیسم قلمداد کرده و، چون ماهیتا با آزادی مشکل اساسی دارند، آن را محکوم و طرد می کنند. این نظریه از بدو انقلاب عمدتا توسط حزب توده در بازار آشفته سیاسی اوائل انقلاب برای جلوگیری از رشد آزادیخواهی مردم ایران و در راستای سیاست مسکو* و آنتی آمریکانیسم به ادبیات سیاسی کشور تزریق و خصوصا بانیان حکومت اسلامی را مسموم و نهایتا با انجام ماموریت سیاسی، خود را کنار کشیده و نتیجه آن را ( سرکوب آزادی سیاسی و آزادیخواهان) با ذوق و شهامت دنبال می کنند!
نظريه آزادی سیاسی و نقش مطبوعات از آنجا آغاز شد که كنترل بيش از اندازه دولت ها ( حدودا قرن 17 در اروپا ) برفعاليتهاى مطبوعاتى بود. دولت ها سانسورها را با اين توجيه كه آزادى مطبوعات تهديدى براى امنيت و ثبات دولت و جامعه است، اعمال مى كردند . نداهاى آزادى خواهانه متفكران آزادگرا در واقع واكنشى بود عليه اعمال قدرت بيش از اندازه حکومت ها در تمام شئونات اجتماعی که عملا حتی رقیبی بودند برای دین و حکومت معنوی. نظريه آزادی مطبوعات عمدتا بربنیان آزادیخواهی بنا شده است و برمنع قدرت خودسرانه و مسؤوليت افراد در قبال سرنوشت خويش استوار است. براساس اين نظريه سهم آزادگرا ها خصوصا اصرار بر اهميت فرد و فردیت، تكيه بر قدرت استدلال فردى و مفهوم حقوق طبيعى است كه آزادى دين، بيان و مطبوعات جزئى از آن محسوب مىشود. مخالفان این نظریه در واقع هواداران گوناگون دیکتاتوری زمانیکه خود در اقلیت و تحت فشار بانیان مستبد باشند. از آزادی و خصوصا آزادی بیان دفاع می کنند. و با بهره گیری از این مفهوم ( که در واقع ایمان و اعتقادی بدان ندارند) کوشش می کنند که خود را از بند استبداد رها سازند. اما به محض تصرف قدرت سیاسی . آزادی بیان و اندیشه را انگیزه ای لیبرالی فرض کرده ومحکوم و در نهایت ممنوع می کنند. ما نمونه آن را درکشور خودمان ایران قبل از انقلاب و بعد از آن شاهد بودیم که چگونه زندانیان دیروز به زندانبانان و بازجوهای امروز تبدیل شدند .
مطبوعات مستقل دریک جامعه باز و آزاد كاركردى دوگانه خواهند داشت : هم به منافع و مصالح ملی توجه خواهند کرد و به روشنگرى درباره آن می پردازند و از آنچه در تعارض - با منافع و مصالح عمومى است - دورى خواهند کرد. هم با قدرت کامل مدافع و حافظ آزادی سیاسی می باشند. واز آنجا که به وجدان آگاه و بیدار مردم تبدیل شده اند هر زمان كه تخلفى از دولت و حاکمیت مشاهده کنند. شفاف با مردم درمیان خواهند گذاشت و به مسئولت و وجدان روزنامه نگاری در امر خبر رسانی واقعی توجه خاص مبذول داشته و به اهمیت نقش مهم اجتماعی خود بعنوان نیروی چهارم مملکت توجه خواهند کرد. وظایف کلی مطبوعات آزاد را می توان در یک جمع بندی کلی چنین ارزیابی کرد.1- مطبوعات آزاد موظف خواهند بود شرحى واقعى، مستند ، جامع و روشن از رویدادهای روزمره به مردم ارائه دهند. 2- مطبوعات آزاد ابزارى براى مبادله آرا و عقاید و انعكاس انتقادات ، اعتراضات و توصیه های ، ... مردم با مردم و مردم با دولت و حکومت می باشند. 3- مطبوعات آزاد آيينه تمام نماى نظرات و عقاید تمامی افراد جامعه صرفنظر از گویش و فرهنگ ....ساکن کشور می باشند. 4- مطبوعات آزاد خود را موظف به انعکاس و تصریح اهداف و ارزش های جامعه خواهند کرد. 5. مطبوعات آزاد و غیر وابسته ضمن دسترسى به آخرین اطلاعات و دانش روز در تامین نیازمندی های جامعه ( یاری به رفع و برون شد از فقر فرهنگی و عقب ماندگی علمی ...) کوشا خواهند بود و جريانهاى فكرى - سياسى گوناگون در سطح جامعه راپوشش اطلاعاتی خواهند داد.
مطبوعات به دلايل متعدد در جامعه امروزی ما علیرغم که در جدالی گسترده با سانسور و ممنوعیت قرار گرفته اند. روز به روز مورد توجه عمومی قرار گرفتهاند. يكى از آنها، نقش بسیار مهمی است كه در رشد و توسعه سياسى جامعه و گسترش فرهنگ و ادبیات عمومى ايفا مى كنند. چنان كه بخوبی واقفیم : آثار مكتوب ، مجلات و نشريات ، تعدد و تنوع عناوين آنها، ميزان بهرهورى مردم از کتب و نشریات، ميزان مراجعه عمومی مردم به كتابخانهها، و دریافت اطلاعات از طریق اینترنت و. . . از شاخصهاى اصلى رشد و توسعه محسوب مىگردند. هدف ازبيان اين نكته آن است كه امروزه علیرغم وجود سانسور و روش بیرحمانه نسبت به جامعه مطبوعاتی نه تنها از نقش مطبوعات در جامعه ما كاسته نشده است، بلكه روز به روز نيز بر رونق آن افزوده ( خصوصا با توجه به گسترش و دستیابی به آگاهی و اطلاعات از طریق اینترنت...) و مخاطبان بيشترى را به سمتخود جلب می کنند
بر همين اساس است كه انتظارمیرود : مطبوعات و به طور كل رسانههاى خبرى و اطلاع رسانى نقش مهم و پر اهمیت هدايتگرى جامعه را فراموش نکنند و در خدمت آمال و آرزوهاى مردم باشند. گفته میشود : یکی از كاركردهای اساسى مطبوعات نقش مهم و راهگشايى در تربيت متفكران و دانشمندان و سياستمداران آينده رابر عهده دارند. مطبوعات آزاد قادرند نیروی بیکران انديشه را در جامعه بارور سازند. چنانکه میدانیم آينده كشورها بسته به ميزان كار و تلاش و بهرهمندى از اطلاعات و انديشه و خردورزی است نه بطور اخص پیروی از ایدئولوژی هائی که اراده معطوف به تصرف قدرت سیاسی دارند. لذا در مسیرخلاقيت و عقلانيت با بهره گیری از نیرو ، استعداد و ابتکار جوانان ، مطبوعات آزاد قادرند نقش اساسى و عمدهاى را در اين فرآیند بازى كنند.
مطبوعات آزاد قادرند تا پرده سیاه سياست را در مقابل مردم کنار زده و صحنه سیاسی را روشن سازند تا زوایائی تاریک و مخفی باقی نماند. از آنجا که در عصر روشنگری زندگی و کار می کنیم. نیاز ما بیش از هر زمانی دیگر به اطلاعاتی می باشد که طبیعتا شفاف و روشن است. یکی دیکر ازكاركردهاى مهم رسانهها و بويژه مطبوعات آزاد، نقد و ارزیابی عملكرد مسئولان نظام سياسى ( بدون استثنا ) و دفاع از حقوق اساسی مردم در مقابل حاكميت است. چون مطبوعات ، ابزاری است مناسب براى رساندن صداى مردم به مسؤلان. بی تردید در کشوری با حکومتی مستبد و خود رای و مسلح به ایدئولوژی و آموز های دینی ، کار کرد مهم مطبوعات ( به طور کل آزادی سیاسی ) مایوس کننده و تاسف بار است. در آستانه قرن بیست و یک هنوز هستند کشورهائی ( مانند ایران ، چین ، روسیه ، کره شمالی وبدون استثنا تمام کشورهای اسلامی و....) . از روشنگری و آزادی مطبوعات کاملا وحشت داشته و آنرا بشدت سرکوب می کنند. از آنجا که مسئولین نسبت به تنویر افکار دشمنی میورزند و تنها ایدئولوژی خود را حقیقت کامل می دانند خود را ملزم به پاسخگويى و تصحيح عملكردهاى نادرست و غيرموجه خود نمی دانند.
در خاتمه این پژوهش کوتاه بعنوان حسن ختام باید اذعان داشت : خوشبختانه در عصری زندگی می کنیم که دسترسی به اطلاعات آسانتر از دهه های پیشین است. در جهان امروز خصوصا در کشورهائی که نماد دموکراسی در آن قابل رویت است و حقوق بشر ومدنی موارد کمکش و تضاد حاکمیت و مردم نیست ، تخلف های مطبوعاتی نه در قالب نظریات اقتدارگرانه و حذف آزادی مطبوعات ، بلکه در سطح مسئولیت اجتماعی به وسیله قانون رسیدگی میشود. آنچه که بدان متذکر شد ، نظری اجمالی بر مفهوم آزادی مطبوعات و علل وجودی آن در جامعه بشری با ابعاد و زوایای گوناگون و مقایسه آن در جوامع مختلف بود.
*- البته اگر علل پیشرفت را تنها در ساختن برج و جاده و تولید موشک وراکت و هواپیما فرض نشود.
*- چنانکه می بینیم در روسیه بعد از فروپاشی دیکتاتوری ، هنوزهم روزنامه نگاران و مطبوعات مستقل سرکوب میشوند.
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
و يا مستقيماً از وسيله زير استفاده کنيد: (توجه: اين ایميل ضميمه نمی پذيرد) تنها اظهار نظرهائی که نکتهء تازه ای را به بحث بيافزايند در پايان مقالات ذکر خواهد شد |
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |