پيروزی منبر بر راديو و تلويزيون
مجيد تهرانيان
گفتگوگر: فريد پويا (نشريه واشنگتن پيزوم)
لطفاً به تاريخ اين گفتگو توجه فرمائيد
مجید تهرانیان در نوشتن بیست و پنج کتاب و صد مقاله مشارکت داشته است.
دکتر تهرانیان در دانشگاهای تهران، اکسفورد، هاروارد و «موسسه تودا برای صلح جهانی»
تدریس نموده و در یونسکو نیز به عنوان متخصص در علوم ارتباطات فعال بوده است.
فريد پويا
- در
مقاله ای به عنوان «چه اتفاقی افتاد؟» (1) نوشته اید که رای به کاندیداهای ریاست
جمهوری ایران رای طبقاتی بوده است. بطور کلي، طبقه متوسط به معین و کروبي، طبقه
پولدار به رفسنجانی، طبقه کارگر و روستاییان به احمدی نژاد رای دادند. می توانید
توضیح دهید ریشه های این آرای طبقاتي از کجاست؟
تهرانيان: از زمان انقلاب مشروطیت جامعه ایران دچار تحول اساسی شد و این امر به روی
طبقات اجتماعی تاثیر گذاشت. روند این تحولات در این بیست و شش سال اخیر با انقلاب
ایران تشدید شد و اختلاف طبقاتی بشدت زیاد گشت. دلیل این امر غالب شدن هر چه بیشتر
ساختار سرمایه داری در جامعه است و طبیعتا در سرمایه داری اختلاف و شکاف طبقاتی
بیشتر می شود. آقای احمدی نژاد هم با شعارهای طبقاتی توانست رای جذب نماید. من در
سال 1996 که در ایران بودم در مراسم مذهبی شاهد بودم روحانی که بالای منبر بود
شدیدا بحث طبقاتی میکرد و میگفت روز حساب پس دادن فرا میرسد.
- در کتاب تکنولوژیهای قدرت 2 نوشته اید دمکراسی سیاسی زمانی در کشوری ریشه
میدواند که دمکراسی در فرهنگ و در جامعه آن کشور وجود داشته باشد. آیا میتوانیم بر
عکس بگوییم نهادهای سیاسی دمکراتیک می توانند باعث وجود فرهنگ دمکراتیک شوند؟
تهرانيان: دمکراسی واژه پیچیده ای است و جنبه های مختلف یک جریان تاریخی است. می
توان آنرا به يک سفر طولانی تشبیه کرد. میتوان فرقي میان دمکراسی سیاسی، اجتماعی و
فرهنگی گذاشت، اما در عمل هر سه در هم پیچیدند. ایران در انقلاب مشروطیت دمکراسی
سیاسی را که عبارت بود از ایجاد مجلس شورای ملی و انتخابات کسب کرد. ولی زمینه های
فرهنگی و اجتماعی دمکراسی در کشور فوق العاده ضعیف بود. دمکراسی دارای ریشه های
تاریخی است که شکل غالب امروزی آن از انقلاب انگلستان، فرانسه، امریکا و انقلاب های
اروپا سرچشمه گرفته است. دمکراسی اگر چه به اشکال مختلف بوجود آمده است، یک جریان
قابل شناخت دارد که دمکراسی لیبرال است. در دهه سی میلادی جریان دوم دمکراسی در غرب
شکل گرفت که خواستار برابری و عدالت اجتماعی بود. در اروپا این جریان به نام سوسیال
دمکراسی معروف شد و رکود اقتصادی دهه سی از دلایل آغاز آن بود. سومین جریان دمکراسی
بعد از جنگ جهانی دوم در کشورهای جهان سوم آغاز شد. این کشورها که از نظر جمعیت
متفاوتند، با تکیه بر اصل همبستگی ملی یا برادری، شعار سوم انقلاب فرانسه، سعی بر
ایجاد اتحاد ملی برای کسب استقلال کردند. این سه جریان را میتوان از هم تفکیک کرد
ولی در عمل در ایران با هم ظاهر شدند.
- آقای خاتمی پایه سیاست خارجی ایران را گفتگوي تمدنها گذاشته بود. تا چه حدی
موفق بود؟
تهرانيان: بحد زیادی موفق بود. البته بطور نمادين. مدتی پس از آنکه خاتمی گفتگو
تمدنها را مطرح کرد سازمان ملل – اگر اشتباه نکنم – سال 2001 را سال گفتگو تمدنها
اعلام کرد. در جهانی شدن و گسترش تجارت بین کشورهای مختلف، شناختن مردم این کشورها
و تمدنهای دیگر اهمیت بسزایی یافته است. البته گفتگوي تمدنها در مقابل برخورد
تمدنهای هانیگتون قرار دارد. بهرحال این امر از ایران شروع شد و به سازمان ملل
رسید. البته در عمل مساله مشکل است. چگونه میخواهید ريیس جمهور امریکا بوش با بن
لادن گفتگو کند؟
- در انتخابات ایران بسیاری از کاندیداها از وسایل مدرن تبلیغاتی استفاده کردند
ولی احمدی نژاد و کروبی که کمترین خرج تبلیغاتی و کمترین استفاده از وسایل مدرن
تبلیغاتی را کرده بودند رای قابل توجهی آوردند. آیا میتوانیم بگوییم هنوز در جامعه
ایران روشهای سنتی کارایی بیشتری دارند تا روشهای مدرن؟
تهرانيان: من در مقاله ای انقلاب ایران را پیروزی منبر بر رادیو و تلویزیون دانستم.
نظام سلطنتی رادیو و تلویزیون را صد درصد در دست داشت و منبر در دست روحانیون بود.
از یک سو رادیو و تلویزیون شاید در دسترس همه نیست و مهمتر از همه بدلیل دولتی بودن
همان اعتبار را دارد که دولت، چه دولت شاهنشاهي و چه دولت اسلامي. از سوی ديگر مردم
در گوشه و کنار کشور به مسجد میروند، پای منبر میشینند و روحانی محل را میشناسند.
در واقع فرهنگ گفتاری در ایران مهمتر از فرهنگ نوشتاری و ديداري است. این موضوع
مهمی برای شناختن جامعه ماست.
- ما در جهان ارتباطات از یکسو با تنوع روز افزون محصولات مانند مجلات، کانالهای
تلویزیونی و ... روبروییم و از سوی دیگر بیش از پیش تعداد محدودی این جهان ارتباطات
را در دست میگیرند. مانند تایم وارنر یا مورداک. آیا این امر برای دمکراسی خطرناک
نیست؟
تهرانيان: چرا حتما. ولی تحول بزرگی در جریان است و آن اینترنت است. بسیاری از بحث
های جدی در اینترنت صورت میگیرد. در موقع انتخابات ایران اخبار سریع و دقیق روی
اینترنت یافت میشد. حتی جنبش های سیاسی هم می توانند از طريق اینترنت تقویت شوند و
حتی بوجود بیایند. در انتخابات امریکا آقای دین از طریق اینترنت بود که هوادار و
کمک جلب کرد، اگر چه حزب دمکرات در پایان به کری که نماینده جناح سنتی بود رای داد.
جنبش مووان که در اینترنت پا گرفته و مخالف بوش و جنگ بود الان در نظر دارد مبدل به
یک جنبش اجتماعی شود.
- آیا فکر میکنید دولت احمدی نژاد تغییرات رادیکالی در ایران و سیاست خارجی کشور
بوجود بیاورد؟
تهرانيان: خیر. اگر چه میتوان این انتخابات را نیمچه انقلاب دانست، بدلیل اینکه
انتخابات در واقع تحقق خواسته های طبقات پایین اجتماعی در ایران بود. ولی چون حکومت
در دست روحانیون و بازرگانان است، تغییر زیادی بوجود نخواهد آمد. مساله جالب، حاکم
شدن بیش از پیش نهاد نظامی بر نهاد سیاسی است. در تاریخ ایران در دوره خلافت عباسی
شاهد همین موضوع بودیم. در ابتدا خلفا با تکیه بر سربازان ترک که برده بودند، حکومت
میکردند اما با گذشت زمان همین سربازان ترک همه کاره شدند.
1.
What happened, Iranian.com 30 June 2005
2. Technologies of Power: Information Machines and
Democratic Prospects, Ablex Publishing Corporation 1990
http://www.washingtonprism.org/showarticle.cfm?id=75
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
و يا مستقيماً از وسيله زير استفاده کنيد: (توجه: اين ایميل ضميمه نمی پذيرد) |
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |