بازگشت به خانه  |   فهرست موضوعی مقالات و نام نويسندگان

9 اسفند 1386 ـ  28 فوريه 2008

 

در وبلاگ ها آمده بود...

 

قبر و تحول فرهنگی

عبد القادر بلوچ

سرپرست سازمان اوقاف می‌فرمایند هشت هزار امامزاده و بقاع متبرکه در کشور وجود دارد. به عقیده این حجة‌الاسلام بقاع متبرکه می‌توانند نقش مهمی در تحول فرهنگی جامعه داشته باشند.

دانشمندان غربی فکر می‌کنند تحول فرهنگی با بقاع خشک و خالی هم امکان پذیر است. برای همین شما می‌بینید که فرهنگ غرب اصلاً متحول نمی‌شود و حول و حوش حاملگی مریم مقدس درجا می‌زند. بر عکس جامعه‌ی ما آنقدر تحول فرهنگی پیدا کرده که دچار بیماری کثرت جرائم شده. بقاع هر چه متبرکتر باشد نقشش در تحول فرهنگی بیشتر می‌شود. تبرک بقاع امامزاده‌ای خشتی سه گلدسته از تبرک سایر بقاع جلوتر است. دانشمندان اینجا وقتی دانشمندان ما را که بر اثر تحول فرهنگی بیش از اندازه‌ جامعه به خارج فرار کرده‌اند می‌بینند همه انگشت به دهان تلاش دارند که سرٌ تحول فرهنگی جامعه امروز ما را بدانند.

دلیل طفره رفتن دانشمندان ما از جواب دادن این است که دانشمندان این قسمت از جهان به خاطر اینکه تحول فرهنگی پیدا نکرده‌اند هر گز نخواهند فهمید که چطور ما از دوازده امام معصوم، هشت هزار امامزاده نصیبمان شده.

http://ettelaat.net/08-februari/news.asp?id=26892&=Iran

 

مبلغان مذهبي در زندان

سايت اطلاعات دات نت

به گزارش فعالان حقوق بشر در ایران:

ده مبلغ مذهبي که به تبليغ عقيده اهل سنت در تهران اقدام مي کردند، پس از حبس بمدت 40 روز در مکانی نامعلوم سرانجام به زندان رجايي شهر کرج منتقل شدند. بازداشت مبلغان مسلمان سني مصداق عيني نقض معاهدات بين الملي، ميثاقين جهاني حقوق بشر و قوانين داخلي بالاخص قانون اساسي ميباشد.

 

کجای دنیا از همه بدتر است

ليلا صادقی

نمی دانم کجای دنیا از همه بدتر است! ولی به نظر می رسد که بدترین جای دنیا، جایی است که نویسندگانش آنقدر قدرت دارند که با اعتصابشان جایزه گلدن گلوب را خاموش می کنند و آن را به یک کنفرانس مطبوعاتی تقلیل می دهند، با پلاکارت هایی که در دست دارند، هفته ها در خیابان ها می ایستند و حرف خودشان را به گوش آن هایی که باید بشنوند،‌ می رسانند،‌ بدون اینکه کسی برایشان بوق بزند و بگوید هی برو کنار.     http://www.shortstory.persianblog.ir

 

انقلاب نالازم

الهه بقراط

کم نیستند کسانی از درون و بیرون رژیم که در سالهای اخیر مرتب به زمامداران حکومت اسلامی هشدار می‌دهند «اشتباهات» رژیم گذشته را تکرار نکنند و پیش از آنکه اعتراضات مردم در داخل و سیاست بین‌المللی در خارج آنها را از قدرت بروبد، بر سر عقل بیایند! ولی مسئله اینجاست آنچه را که برخی «اشتباهات» رژیم پیشین می‌دانند که سبب سرنگونی آن شد، برخی دیگر راه حل رژیم کنونی برای بقایش می‌دانند! کدام یک از دو طرف در این میان «اشتباه» می‌کند؟! به ویژه اگر این جمله هاشمی رفسنجانی را به یاد بیاوریم که گفت: «ما اشتباهات رژیم گذشته را تکرار نمی‌کنیم!» او البته هرگز توضیحی درباره آن «اشتباهات» نداد ولی می‌توان حدس زد منظورش چیست. آن را در بررسی داریوش همایون نیز می‌توان دریافت: «در انقلابهای جهان شاید‏نتوان موردی را یافت كه مانند انقلاب ایران انقلابیان اینهمه از كمك ها وهمكاری ‏حكومت برخوردار بوده باشند. تا مدتها پس از انقلاب رهبران انقلابی ازسرعت و ‏آسانی پیروزی خود گیج بودند و ناآمادگی آشكار خود را برای حكومت به«پیروزی ‏پیشرس» انقلاب نسبت می دادند و از این بابت در واقع از مردم و رژیمگذشته ‏طلبكاری می نمودند». حال آنکه رژیم کنونی مطلقا به کسانی که میل دارند آن را «اصلاح» یا «منقلب» کنند، یاری نمی‌رساند. دلیل سرکوب لجام‌گسیخته جامعه مدنی ایران چیزی جز تلاش زمامداران برای عدم تکرار «اشتباهات رژیم پیشین» نیست! کسانی که امید به این بسته‌اند که جمهوری اسلامی با «تکرار اشتباهات رژیم پیشین» و گشایش «فضای باز سیاسی» و حرکت در جهت «برگذاری انتخابات آزاد» به پیشواز سرنگونی خود برود، تجربه عملی کسانی را که ناباورانه به قدرت رسیدند، و اراده آنان را برای حفظ قدرت به هر قیمت، نادیده می‌گیرند. اگر رژیم پیشین حاضر شد با اقدام برای انجام چند «اصلاحات لازم» گامی در جلوگیری از وقوع «یک انقلاب نالازم» بردارد، رژیم کنونی اما با اطمینان به ثمربخشی سرکوب و جداسازی‌های اجتماعی تلاش می‌کند تار و پود جامعه را چنان از هم بگسلد که به خیال خودش امکان وقوع هر اصلاح و انقلاب لازم و نالازم را منتفی سازد. آنها مصرند «اشتباهات رژیم پیشین» را تکرار نکنند و دست مخالفان خود را باز نگذارند. پرسش اینجاست: آیا احزاب و گروههای سیاسی و نقش‌آفرینان سی سال پیش نیز از تجارب خود چیزی آموخته‌اند؟! و یا اینکه با یکی گرفتن رژیم کنونی و رژیم پیشین به خیال خود در این فکرند که «اشتباهات» آن زمان را تکرار نکنند، و نمی‌دانند آنچه را آنها امروز عدم تکرار اشتباه دیروز می‌پندارند، این بار اتفاقا اشتباهی عظیم است!                                                                  برگرفته از سايت نويسنده

 

همسايهء بهائی ما

مسعود مشهدی

خونه بابام یه همسایه قدیمی داریم که بهایی هستن ! ادمهای بی ازاری که سرشون تو لاک خودشونه و کاری به کار کسی ندارن ! اکثر همسایه ها از اینها دوری میکردن به خاطر دینشون ! مادر بزرگم خدا بیامرز روی پشت بوم یه اتاق مخصوص به خودش داشت و گاهی که روی پشت بوم رو جارو میکرد اشغال هاش رو میریخت توی خونه اینها …! سلام که بهش میکردن جواب نمیداد و میگفت اینها نجس هستن ! چند سال پیش دونفر دزد اومدن توی خونشون و دست و پای پیرمرد و زنش رو بستن و بهشون گفته بودن خون شماها حلاله و دارو ندارشون رو به سرقت برده بودن …! صبح روز بعد دیدم پیرمرد همسایه بابام رو صدا زد و جریان دزدی رو بهش گفت و ازش خواست چند هزار تومنی بعنوان قرض بهشون بده و بابام هم خیلی ناراحت شد و یک دسته پول از جیبش در اورد و گرفت جلوش و گفت هر چقدر میخواین بردارین و مهم نیست کی پرداخت کنین !

دوتا از دوستای صمیمیم توی مدرسه بهایی بودن ! نه من هیچ موقع از اونها راجع به دینشون پرسیدم و نه اونها از من چیزی پرسیدن ! نزدیک خونه بابام هم یه کوچه هست که معروفه به کوچه بهاییا ! ادمایی که مردم ازار نبودن اما ازار دیدن ! خیلی ها به اونها میگفتن سگ بهایی و بهشون توهین میکردن ! من هیچوقت کسی رو بخاطر بهایی بودن ازار ندادم ! من یاد گرفتم که انسان بودن مهمتر از بهایی بودن یا مسلمون بودنه ! این نوشته در تایید کیش بهایی یا بهاییت نیست ! بلکه در تایید انسان و انسانیته !چیزی که گاهی یادمون میره ! 

  برگرفته از: تلخ نوشته های یک مشهدی

 

بازگشت به خانه

محل اظهار نظر شما:

شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته

و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:

admin@newsecularism.com

newsecularism@gmail.com

 

و يا مستقيماً از وسيله زير استفاده کنيد:

(توجه: اين ایميل ضميمه نمی پذيرد)

 

نام شما:

اگر مايل به دريافت پاسخ هستيد آدرس ای - ميل خود را ذکر کنيد:

پيام شما:

بازگشت به خانه

 

New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630