اول اسفند 1386 ـ 20 فوريه 2008 |
کاسترو، انقلابی و دیکتاتور
سايت اينترنتی «ايران ـ ايران» نوشته است که فيدل كاسترو، رهبر 81 ساله كوبا بعد از 50 سال رهبري و مبارزه با امپرياليسم در حياط خلوت آمريكا از مقام رياستجمهوري و سرفرماندهي كل ارتش اين كشور كنارهگيري كرد.
فيدل كاسترو، رهبر بيمار كوبا كه از 19 ماه پيش به دليل بيماري و عمل جراحي قدرت را به برادر خود، رائول كاسترو، واگذار كرده و تاكنون در انظار عمومي حاضر نشده بود، طي بيانيهاي كه در سايت اينترنتي گرانما (روزنامه رسمي دولت كوبا) منتشر شد، نوشت: براي پذيرش رياست شوراي حكومتي و فرماندهي ارتش كوبا هيچ تمايلي ندارد و آن را نميپذيرد. وي در ادامه اين پيام نوشته که به خاطر وضع جسماني خود، نه علاقه دارد و نه حاضر است دوباره در قدرت بماند.
رهبر كوبا در خصوص انتخاب اعضاي شوراي حكومتي در هفته آينده اعلام كرد: وقت آن رسيده است كه شوراي حكومتي، رئيس جديد و معاون آن را برگزيند. پارلمان كوبا، كه اخيراً اعضاي جديد آن انتخاب شدهاند، در بيست و چهارم فوريه - پنجم اسفند ـ براي انتخاب اعضاي شوراي حكومتي، بلند پايهترين نهاد قوه مجريه حكومت كمونيستي كوبا، رئيس آن كه رئيسجمهور خواهد بود و معاون يا معاونان رئيسجمهوري تشكيل جلسه ميدهد. انتظار ميرود كه مجمع ملي يا قانونگذاري كوبا برادر فيدل كاسترو يعني رائول ۷۶ ساله را به عنوان نامزد رهبري اين كشور معرفي كند.
كنارهگيري فيدل كاسترو از قدرت يك مرحله بسيار مهم سياسي در تاريخ اين كشور بهشمار ميرود كه از آثار جنگ سرد، تهديدات آمريكا و تلاش سيا براي قتل وي جان سالم به در برده است. فيدل كاسترو در پايان بيانيه خود به قدرت طلبي آمريكا اشاره كرده و نوشته است: «اين دشمن بسيار قدرتمند است و به راحتي شكست نمي خورد ولي ما توانستهايم آن را براي مدت نيم قرن متوقف كنيم و در آينده هم بايد همينطور باشد».
مجلهء «لا ستامپا» مقالهء کوتاهی در مورد فيدل کاسترو دارد که ترجمه آن، به قلم «شهرزاد سامانی» را از سايت «راديو زمانه» برای درج در اين سايت برگرفته ايم:
چه بخواهیم و چه نخواهیم، فیدل کاسترو با جزیره کوچکش در دریای کارائیب، یکی از بزرگترین شخصیت های تاریخ جهان در نیم قرن گذشته و سال های آغازین هزاره جدید است.
کاسترو که برای ستایشگرانش انقلابی و برای منتقدینش دیکتاتور است، دوران جنگ سرد، فروپاشی شوروی، تحریم اقتصادی و بیش از 600 سوءقصد که به گفته خودش کار آمریکایی ها بود را با هوشمندی از سر گذراند. او که سخنوری کاریزماتیک و مجذوب کننده بود، به مدت پنجاه سال نقشی برجسته در تاریج آمریکای لاتین بازی کرد.
فیدل الخاندرو کاسترو روتز، در سال 1926 در شهر بیران متولد شد. او تحصیلات ابتدایی اش را در سانتیاگوی کوبا گذراند و از سال 1941 تا 1945 در مدرسه یسوعی های هاوانا تحصیل کرد. به محض ثبت نام در دانشکده حقوق سیاسی، فعالیتهای سیاسی اش را آغاز کرد تا اینکه در سال 1952، کاندیدای ریاست جمهوری شد.
هدف او بر اندازی حکومت فولخنسیو باتیستا بود. در سال 1953 در راس گروهی به پادگان مونکادا حمله کرد اما نتیجه این حمله چیزی جز شکست نبود. کاسترو به 15 سال زندان محکوم شد و 22 ماه در زندان بود و پس از آن به آمریکا و بعد به مکزیک رفت و در آنجا با ارنستو چه گوارا آشنا شد.
پس از این آشنایی فیدل کاسترو و چه گوارا، سازمانی را تشکیل دادند و در ماه دسامبر سال 1956 با 82 پارتیزان به کوبا رفتند. بعد از یک سری درگیری، به لطف حمایت های مردمی و بی نظمی در ارتش باتیستا، شورشیان در سال 1959 به قدرت رسیدند و دیکتاتور را فراری دادند.
با چه گوارا
سال های اول، سال هایی درخشان بود: کاسترو با سیگار برگ و ریش و کلاه بره پارتیزانی در کنار چه گوارا، بدل به سمبل های انقلاب "ضد امپریالیستی" و ضد آمریکایی شدند. کاسترو با حمایت شوروی موفق شد عملیات آمریکا در خلیج خوک ها را که توسط رئیس جمهور وقت آمریکا، جان اف کندی طرح ریزی شده بود، خنثی کند.
بعضی از اصلاحاتی که در داخل کوبا انجام شد، باعث رضایت مردم بود؛ مانند: بستن قمارخانه ها، مبارزه با قاچاق مواد مخدر، دسترسی همگانی به هتل ها، ساحل و مکان هایی که در آن زمان فقط در اختیار افراد خاص بود، کاهش اجاره خانه ها، کاهش قیمت دارو، کتاب های درسی، برق، تلفن و وسایل نقلیه عمومی.
بعد از این اصلاحات، مشکلات حکومت آغاز شد؛ توافق آمریکا و شوروی برای پایان دادن به بحران موشک های اتمی در سال 1962، کاسترو را بدل به رهبری درجه دو کرد و به همین دلیل "رهبر بزرگ" تصمیم گرفت از رزمندگان کمونیست جهان سوم، حمایت کند. در یکی از همین درگیری ها در بولیوی، چه گوارا، دوست و همرزمش در آغاز ماجراجویی ها، کشته شد.
دامنه مشکلات کاسترو، به داخل کشیده شد و باعث شد او به یک دیکتاتور تبدیل بشود: اصلاحات اولیه، آرزوی افراد زیادی را برآورده کرد، اما نخبگان و طبقه متوسط را با بحران روبرو ساخت. بعد از فروپاشی شوروی در سال های 90، کاسترو بعد از نزدیکی موقت به کاپیتالیسم، بار دیگر به اقتصاد کمونیستی رو آورد و بعد از اتحاد با هوگو چاوز، رئیس جمهور ونزوئلا و رهبر "بولیواریسم"، کمک های ونزوئلا به کوبا سرازیر شد و کمی از تاثیرات تحریم اقتصادی 40 ساله آمریکا، کاسته شد.
کاسترو، قبل از نزدیک شدن دیرهنگامش به "الهیات آزادیبخش"، آتئیزم را وارد قانون اساسی کرد. در آغاز رژیم، هزاران نفر از مخالفان، روانه زندان شدند که هنوز 240 نفرشان در زندان هستند و خواستار انتخابات آزادند: اکثریت این افراد خواهان "رفراندوم ملی" هستند.
با وجود همه مخالفت ها، این دیکتاتور که هشت فرزند دارد که پنج تایشان از همسرش، دالیا سوتو دل واله، است، نزد بعضی از کوبایی ها همچنان محبوب است و دلیل آن می تواند دو چیز باشد که در سیستم حکومت کاسترو به آن توجه شده بود: تحصیل و بهداشت. این در حالی است که در هتل های کوبا همچنان فقط به روی خارجی ها باز است و یادمان باشد که این روش همان حکومت دیکتاتوری بود که کاسترو در ماه دسامبر 49 سال پیش، آن را سرنگون کرد.
برگرفته از سايت «راديو زمانه»:
http://radiozamaaneh.com/analysis/2008/02/post_549.html
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
و يا مستقيماً از وسيله زير استفاده کنيد: (توجه: اين ایميل ضميمه نمی پذيرد) |
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |