5 بهمن 1386 ـ 25 ژانويه 2008 |
ایران نیازمند نخبگان اورجینال است
طلوع
مرگ ابراهیم لطف الهی، دانشجوی سنندجی، با بازگشت مهرنوش سلوکی )*( به فرانسه همزمان شد . یکی در دل بازداشتگاه جان سپرد و دیگری یادآور هزاران انسان از حیات بریده ؛ اما ، جاودان شد . این حقایق واقعیات ضد انسانی از این دست، از بدیهیات یک رژیم استبدادی است که کلید ماندگاری در قدرت را، تا انتهای خشونت، با بازتولید مخرب ترین لایه های فرهنگی یک جامعه دنبال می کند.
اجرای موج جدید احضار ، اعدام و احکام سنگسار نشانه های ضرب شصت نشاندهی همیشگی رژیم ملایان است. قریب سه دهه، جامعه ایرانی، خود خواسته، گرفتار چنین مصیبت تاریخی شده است. ملایان توانستند با بهره گیری از حداکثر منابع مادی و انسانی به رایگان مهیا شده یک جامعه آماده برای پذیرش هر مجهول و نامعلومی و مهم تر از همه کسب مجوز راحت در دخل و تصرف وتحریف فرهنگی، یک کشور را در چنان قهقرایی فرو برد تا سه دهه ماندگاریش را با دست و پا بریدن انسان ها جشن بگیرد .
جمهوری اسلامی هنوز درگیر آبستن مخالفت ملی نشده و براحتی می تواند با پشتوانه ذهنیات فرهنگ ملی ، طرح امنیت اخلاقی هر چند ناموفق خود را با حداقل مخالفت اجتماعی و حتی پشتیبانی آن دنبال کند و با اجرای سهام عدالت و سیستم گداپروری خود سیل شکرگزاری لایه های زیرین جامعه را در شعبات بانک ها فراهم سازد . این جامعه ، امروز دچار عواقب خود کرده ای شده ؛ که ، بلای جانش گردیده و در تدبیر برای رهایی از آن درمانده است .
تمام کوششِ خواهندگان تحول برای رهیدن از این استبداد مذهبی در انتظارات خلاصه شده و ناکامی حرکات گذشته برون مرزیان و عمل سیاسی کوشندگان درون کشور، بی عملی و رکود ملی را به ارمغان آورده است . گرچه ابراز مخالفت در صنوف مختلف اجتماعی – کارگران ، دانشجویان ، معلمان و ... – گسترش یافته ، اما ، از آنجا که ملایان خود ماحصل یک حرکت مبارزاتی و انقلابی هستند ، از پادزهرهای مقابله با چنین جریانات مخالفی آگاهند و تاکنون نگذاشته اند این صداها به هم برسد . این را باید بعنوان یک واقعیت پذیرفت که ملایان در آسیب شناسی جریانات مخالف تدبیرانه و با شناخت عمل می کنند و توانسته اند در طول سالیان زمامداری خویش ، سکانداری موفقی را در امواج پرتلاطم دور و بر خود به نمایش گذارند . متأسفانه در مقابل ، کوشندگان سیاسی و روشنفکران در تمام جریانات با عدم درک و شناخت صحیح ملایان و اساسی تر از آن ، عدم تعمق در فرهنگ و تاریخ ایران ، گرچه ماندن خود را در صحنه اثبات کرده ؛ اما ، از چنان ناتوانی و ناکارآمدی برخوردار است ؛ که ، نتوانسته تا کنون ، بعنوان نه حتی یک اپوزیسیون ، بلکه یک منبع قدرت شناخته شده و مؤثر حاضر شود . اگر ملایان توانسته اند ، اثرات اعتراضات مردمی و صنفی را تا تکصدا کردن آنها کاهش دهند ، اپوزیسیون و روشنفکر سردرگم ایرانی قادر نبوده جلوی ریزش و تکه تکه شدن موج مخالفت ها را بگیرد و بار افزایشی بدان ها بدمد و به آن معنا دهد .
اما براستی چرا چنین است ؟ ملایان موفق شدند از زمان مبارزه خود تا کنون ؛ که ، سه دهه است قدرت را نیز بدست گرفته اند ، یک رابطه منطقی را در تئوری و عمل خود با لایه های مخرب فرهنگی ایرانیان برقرار کنند و از همین روست ؛ که ، پشتوانه های اساسی و محکم این رژیم از ابتدا تا کنون را نباید در دول خارجی و سرکوب – چنانکه بسیاری بر آن معتقدند - جستجو کرد ، بلکه اینها همه مکمل ماندگاری سی ساله آنان است .
اگر حاکمان ایران از دارابودن حمایت ملی سخن می گویند و منظورشان سوار شدن بر ظرفیت های ویرانگر فرهنگ ملی است ، سخنی به گزاف نگفته اند . منبع و بازتولید و تقویت قدرت ملایان همین ظرفیت های فرهنگی ویرانگر اما پاک نشده از محتوای واقعی این کهن دیار است و متأسفانه بسیاری روشنفکران و کوشندگان سیاسی ایران این گرفتاری را عین دین و مذهب می دانند ، در حالیکه چنین نیست و نمیتواند باشد و برخی معدود ، حتی دین ستیزی از جامعه و فرهنگ را دنبال می کنند ؛ که ، سرانجام تلاششان به ترکستان است . به عبارت دیگر ، مشکل اساسی این همه پسرفت در جامعه ایرانی بخصوص دوران پر فراز و نشیب معاصر آن در پذیرش یا سرنگونی حکام و حکومت ها نیست . مبارزه واقعی در کارزار فرهنگی است و کسی حاضر نیست در آن میدان براحتی سرمایه گزاری کند . چه بسا یکی از دلایل اصلی ناکامی اپوزیسیون و موج رویش انسان های فلسفه دان و روشنفکر! – که در هر رسانه و تارنمای اینترنتی سخن و قلمی دارند و آنرا نباید با کیفیت عمل یکی دانست - پر رنگ کردن و بازتولید و گسترش لایه های مخرب فرهنگی بوده است تا بتواند از آن برای خود سود کوتاه مدت بجوید . این در حالی است ؛ که ، با گسترش فرهنگ دمکراسی و حقوق بشر و تکریم بیش از پیش انسان و نتایجی ؛ که ، از قِبَل آن نصیب جوامع شده است ، صرف سرنگونی و جایگزینی یک سیستم به تنهایی نمی تواند ، متضمن سعادت و پیشرفت جامعه شود . همچنین است ، هر صدای اعتراضی از سوی هر لایه اجتماعی و حمایت گروهها و جریانات مخالف از آنرا نمی توان ، لزوماً فریادی آزادیخواهانه و دمکراسی طلب دانست ، در حالیکه بنیان های فکری و عملی آنان در خود نمودهای استبداد و دیکتاتوری داشته باشد .
درد این جامعه و غوطه ور شدن در ناکامی ، امیدگرایی نامعلوم و متوسل شدن به شواهد نامطمئن برای برون رفت از وضع موجود ، نخبگان آن است .
این جامعه از داشتن «نخبگان کپی شده» در رنج است . ایران نیازمند نخبگان «اورجینال» است؛ که ، دست به یک Clean Upفرهنگی بزند . پاک کردن محتویات غیر قابل استفاده و مخرب فرهنگی لازمهء هر جامعهء رو به پیشرفت است . مگر معنای رنسانس غیر از این بود ؟ گسترش مفاهیم دمکراتیک و حقوق بشری در طی نیم قرن گذشته و پیشرفت های جوامع در رشته های گوناگون ؛ که حتی فرا زمینی شده و کرات آسمانی را در هزاره سوم در نوردیده ، مگر چیزی غیر از نتایج یک غربال دوره ای فرهنگی است؟ چرا اندیشه ور و نخبه ایرانی هرگز حاضر نیست از خود بپرسد ؛ که ، چرا و چگونه انقلاب مشروطه چنین ساده «هک شد!» و چرا 28 مرداد را به یک ویروس محافظت شده بدل کرده تا آینده پیوند ملی را در کام این ملت تلخ نماید؟! چرا کاربران ایرانی در صحنه عمل بهمراه رفتارهای متنوعشان در تمام زمینه ها قوانین کپی رایت را براحتی زیر پا می گذارند ؟ چرا Update کردن و بروز رسانی اینچنین در فرهنگ ایرانی غریب است ؟ آموزش دهندگان و مروجان اندیشه عمومی و ملی جوامع چه کسانی هستند ؟
متأسفانه ، نتایج عمل نخبگان در ایران ، هر چند با تلاش ها و زحمات فراوان همراه بوده - و از آنان غیر از این انتظار نیست - مثبت نبوده و جامعه ای را پرورش داده ؛ که ، با ضعف های بنیادین ، دست و پنجه نرم می کند .
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* مهرنوش سلوکی، مستندساز فرانسوی ایرانی تبار، قصد داشت مستندی درباره وقایع پس از جنگ هشت ساله ایران وعراق بسازد، چهاردهم آذر ماه 1385 وارد ایران شد و به رغم داشتن مجوز برای ساخت فیلم از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در روز 28 بهمن توسط ماموران وزارت اطلاعات دستگیر شد . او پس از یک ماه بازداشت، در 28 اسفند با سپردن وثیقه صد میلیون تومانی از زندان اوین آزاد شد، اما کماکان ممنوع الخروج بود تا روز چهارشنبه 26 دی ماه امسال که پس از محاکمه، پاسپورت وی بازگردانده شد . خانم سلوکی یک رشته فیلم هایی از قبرستان ارامنه و مسگرآباد تهیه کرده بود و با برخی از بازماندگان واقعه سال 67، مصاحبه کرده بود.
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
و يا مستقيماً از وسيله زير استفاده کنيد: (توجه: اين ایميل ضميمه نمی پذيرد) |
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |