21 دی 1386 ـ 11 ژانويه 2008 |
جبهه ای بدون جنگ: به سوی تحریم انتخابات
سيامک مهر
انتخابات مجلس هشتم یکی از بزنگاه های مهم تاریخی و شاید آخرین فرصتی است که تمامی افراد و گروه ها و احزاب و سازمان هایی که تاکنون به نوعی و به نحوی با رژیم اسلامی بده بستان داشته و لاس می زده اند، با تحریم آشکار، قاطعانه و بدون اما و اگر، به دامن ملت باز گردند.
زمانی که رهبر رژیم در کارناوال استان یزد با صراحت، انتخابات را" نمایشگاه" اقتدار نظام می نامد، در حقیقت پوچ بودن تصور پارلمانتاریسم در حکومت اسلامی را با وقاحت به رخ می کشد. آنانی که تا به حال به بهانه انتخاب بین بد و بدتر و به دنبال سراب شرّ کمتر، بدی و شرّی دائمی را بر ملت آوار کرده اند، از خواب گران برخیزند و یکبار برای همیشه بنا به مثل" یا رومی رومی یا زنگی زنگ"، تکلیف خود را با ملت و آینده ایران روشن کنند. اگر بادی در سر و ریگی به کفش نداشته باشند و یا قادر باشند که از منافع حقیری که نظام اسلامی مثل تکه استخوانی به سویشان پرتاب می کند دل بکنند، ملتی که با هوشیاری ناظر کمترین تحرک و فعالیت آنان بوده و هست، ای بسا چشم خود را بر بسیاری از فرصت طلبی ها و ندانم کاری های ایشان ببندد و با آغوش باز پذیرای ایشان گردد.
حاشیه نشین ها، توده ای ها، اکثریتی ها، ملی مذهبی ها، نهضت آزادی و حتا طیفی از اصلاح طلبان به طور بالقوه دارای آن اندازه پتانسیل و استعداد لازم هستند که میان خود و رژیم اسلامی خط فاصل روشن و شفافی ترسیم کنند. تحریم قاطعانه انتخابات از سوی این گروه ها و افرادی که تاکنون با تمجمج و یکی به میخ و یکی به نعل زدن به سردرگمی و بی تصمیمی هواداران خود دامن می زدند و آنان را به آلت فعل رژیم اسلامی تبدیل کرده بودند، می تواند تکلیف رژیم را یکسره کرده و در سراشیبی سقوطی حتمی قرار دهد.
نظام اسلامی اکنون به رغم هارت و پورت رهبر و نظامیان وابسته به او، آنچنان منزوی و شکننده گردیده است که با تحریم همه جانبه انتخابات مجلس هشتم دیگر هیچ حرف و حدیثی برای گفتن نخواهد داشت. از سویی دیگر، امروز آشکار است که چشم جهانیان به حرکتی مردمی از داخل کشور دوخته شده است. ما همواره پشتیبانی و هم داستانی گروه ها و نیروهای جهانی و کشورهای خواهان گسترش آزادی و دموکراسی و حقوق بشر را یا با عینک بدبینی دیده ایم و یا آنچنان بلااثر دانسته ایم که حتا یک گام در جهت استفبال از این حمایت ها برنداشته ایم. تا زمانی که با نافرمانی مدنی گسترده، عزم و جدیت خود را برای تغییر و تحولی اساسی به جامعه جهانی نشان ندهیم، نمی توانیم انتظار داشته باشیم که حمایت های بین المللی جنبه عملی و مادی به خود بگیرد. تحریم انتخابات مستلزم هیچ هزینه ای نیست. کافیست در خانه بنشینید و از هوادارن و همفکران خود نیز با بیانی محکم بخواهید تا چنین کنند. بگذارید رژیم اسلامی همه نیروی خود را به میدان بیاورد. در عوض ما، ملت، یکپارچه چون یک تن در خانه می نشینیم. در خانه می مانیم و نظام اسلامی را تنها و عریان در معرض تماشای جهانیان قرار می دهیم. آیا از حضور در جبهه ای بدون جنگ نیز هراس دارید؟
امروز فکر سکولاریزه کردن سیاست در ایران فکر غالب اکثریت مردم ایران است. دانشگاهیان، کارگران، کارمندان و بازاریان نوخاسته و تحصیل کرده و طبقه متوسطِ بزرگ شهرنشین، ضرورت حیاتی جدایی مذهب از ساحت های عمومی را عمیقاً درک کرده اند. سکولاریسم اکنون تنها مشی و روش و پروسه پذیرفته شده در عرصه سیاست و حکومت و مقدمه ای پذیرفته شده برای رسیدن به آزادی و دموکراسی است. هر یک روز تأخیر در استقرار رژیمی سکولار فاجعه ای برای فرزندان ما و نسلهای آینده در پی دارد.
با وجود قانون اساسی ای سراپا اسلامی، ضد مردمی و آزادی کش و نهادهای سرکوبگر متعدد، هیچ روزنه ای در بدنه نظام فقاهتی وجود ندارد که به توان از خلال آن هوای تازه ای برای تنفس ملت جستجو کرد. سی سال تجربه و زندگی تحت این نظام عمر یک انسان است و قبول اینکه هنوز کسی پیدا می شود که فریبِ دروغ انتخابات را می خورد باورپذیر نیست. مگر از صغیران و سفیهان. مشارکت در انتخاباتی که ولی فقیه بوسیله اهرم های نظارتی خود ساخته، فقط و فقط سگ های دست آموز خود را منتصب می کند، دغدغه مونگول های سیاسی و یا آنانی است که پالانی کج دارند. هیچ حرفی پذیرفتنی نیست. هیچ بهانه ای برای شرکت در انتخابات پیش رو وجود ندارد. هر نظریه بازی و نظریه پردازی پسا مدرنی که به دنبال توجیه بی عملی مخالفان و یا به انفعال کشاندن فکر تحریم انتخابات تلاش کند، بدون شک آبی است که به آسیاب رژیم اسلامی ریخته شده است. صف ملت ایران و صف آزادی خواهی و دموکراسی خواهی با صف اسلام فروشان و دشمنان آزادی و دموکراسی کاملاً شناخته شده و آشکار است.
روند سرنگونی یک نظام استبدادی و شرور هر چقدر هم که با مبارزات مدنی و مسالمت جویانه و بدور از خشونت مقدور باشد، در نهایت و سرانجام به نقطه ای خواهد رسید که خواه ناخواه هسته مرکزی باقیمانده آن نظام را باید با قوه قهریه نابود ساخت. امروز اگر به فکر چنین سرنوشت محتومی نباشید، در آن صورت ملت نیز در اندیشه محافظت از شما در برابر جرقه ها و ترکش های ناخواسته و غیر قابل پیش بینی آن شعله سرکش واپسین نخواهد بود.
برگرفته از وبلاگ نويسنده:
http://khakeiran.blogspot.com/2008/01/blog-post_11.html
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
و يا مستقيماً از وسيله زير استفاده کنيد: (توجه: اين ایميل ضميمه نمی پذيرد) |
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |