28 دی 1386 ـ 18 ژانويه 2008 |
پیرامون سفر «ژولیت بینوش» به ام القراء اسلام
بصير نصيبی
از چند سال پیش که پروژه اتم بازی رژیم وسیاست فقط هویج کشورهای چپاولگر به سیاست چماق وهویج بدل شده است مدیران فستیوال ها هم به پیروی از روش کشورمتبوعشان رفتار دیگر گونه ای را نسبت به فیلمهای صادراتی ج.ا در پیش گرفته اند که در اینجا قصدم بررسی این اتفاق نیست چرا که در چندین مطلب ،ابعاد این قضیه را شکافته ام وبا ارایه سند ،مشخص کرده ام که چگونه سینمایی که ادعا داشت در دنیا حرف اول را می زند، در مدتی محدود همه افتخاراتش محو و نابود شد و هیچ جشنواره ای اعتنایی به فیلم های انسانی وشاعرانه ی حکومت نا انسان نشان نمی دهد. این سیاست تنبهی هم اکنون هم ادامه دارد. البته نباید خوشبین بود ،چرا که فردای روزی که غرب مطمئن شود آخوندها را کاملا وادار به تمکین کرده است به همان سرعت که سینمای انسانی ارزش هایش محو شده بود دوباره اعتبار بدست خواهد آورد و همان فیلمهای مردود شده معتبر خواهند شد. اما الان ودر همین دوران برزخ هم البته فستیوال ها دریچه ها را بطور کامل نبسته اند. حالا همان سینماگران، -البته بدون فیلم -در جشنواره ها حضور دارند، خانم نیکی کریمی. همچنان با پوششی طاغوتی و شایسته تنبیه اسلامی! به نمایندگی دولت احمدی نژاد از یک فستیوال به فستیوال دیگر در تردد است. اما این بزرگ بانوی بازیگر! نمی تواند آنگونه که باید وشاید جای خالی همه امتیاز ها راپر کند.
در این شرایط است که آقای عباس کیارستمی که پای نیکی خاتم را به کن گشود و برای دیگر جشنواره ها ی مقلد هم خوراکی مناسب فراهم کرد، حالا دارد پروژه دیگری را برای بازگشت آبروی قلابی جمهوری اسلامی به انجام می رساند.خانم ژولیت بینوش بازیگر فیلم «بیمار انگلیسی» که معروف حضورتان هست. این خانم حالا میخواهد شفا دهنده رژیمی بیمار زیر عنوان جمهوری اسلامی باشد. اتفاقا خانم بینوش هم در زمان احمدی نژاد راهش به جمهوری اسلامی گشوده شد.
البته مدت هاست که تبلیغ می شود که ژولیت بینوش قرار است در یک فیلم نابغه جهانیشان شرکت کنند. اما اینکه به تنهایی مسئله ای تیست. فیلم لابد طرحی دارد وبرنامه ای ،خوب زمانی برای تهیه در نظر می گیرند وکارتهیه فیلم به انجام می رسد.اما دوسال می گذرد، هنوز فیلم استاد کلید نخورده است. این استاد ما که سینمایش غیر متعارف ونو وضد قصه هست وبازیگر هم که در این گونه سینما چندان جایگاهی ندارد. تمام مراحل تهیه این چنین فیلمها،از یکی دوماه تجاوز نمی کند.پس چرا اینقدر شروع فیلمبرداری کش پیدا کرده است ؟البته قرار بود عباس کیارستمی بعداز نیکی خانم، هدیه تهرانی را به جشنواره ها هدیه کنند ( هدیه تهرانی در فیلم فرزند صبح افخمی نقش دایه ویا مادر امام امت را بعهده دارند) نوبتی هم که باشد نوبت لانسه وجهانی شدن خانم هدیه تهرانی بود. اما به یک باره و ناگهانی خانم ژولیت وارد میدان شد. هدیه خانم به ناچار پس کشید. به نوعی هم بهتر شد، چون برنامه های تنظیم شده برای ژولیت بینوش به گونه ای است که می تواند فعلاو تا حضور دوباره سینمای جمهوری اسلامی در جشنواره ها ،تصویر نادرستی که بار دیگرغرب فاسد از چهره پاک جمهوری اسلامی ساخته است را ترمیم کند.
این است که ارتباط ببنوش /کیارستمی در حد و حدود ارتباط معمول بازیگر /کارگردان محبوس نمی ماند و ایشان در نقش های متفاوتی در جهتی هماهنگ باخواست حکومت جمهوری مترقی ولایت فقیه حرکت می کند. اولین برنامه تنظیمی برای ایشان در پاریس / فرانسه برگذار شد. با توجه به شاخ وشانه هایی که سرکوزی برای جمهوری اسلامی می کشد وبا رفتار اخیر ژیل ژاکوب- مدیرقبلا مطیع جشنواره کن - با سینمای انسانی !جمهوری اسلامی-خوب لازم است مرکز ژرژ پمپیدوی پاریس به نوعی از رژیم دل جویی کند تا اینکه این چماق لعنتی شرش را از سر رژیم الهی دور کند وکار به روال عادی بر گردد. در این شرایط یک برنامه ویژه در مرکز پمپیدو بر گذار می شود. سالنی در این مرکز را به شیوه اسلامی می آرایند. فرش های گران قیمت را جانشین صندلی های سالن می کنند. به جای موسیقی مبتذل غربی! ،طنین نوحه خوانی فضا را عطر آگین !می کند. برای آسایش بیشتر میهمانان به هر میهمان یک بالش نرم تحویل می شود اما با کفش که نمی شود به مسحد موقت پمپیدو قدم گذاشت وحرمت اسلام ناب محمدی را مغشوش کرد. همه ی میهمانان باید بدون کفش به این مکان مقدس شده در دیار کفر وارد شوند!.
اما چه کسانی میهمان این میهمانی روحانی هستند؟ محمد حقیقت سر دلال فیلمهای جمهوری اسلامی به اضافه ی بهمن قبادی ـ کارگردان مترقی و ضد رژیم!، دکتر امید روحانی که به جای اینکه به کار و حرفه اش بپردازد دور و بر محافل سینمایی می پلکد که انگار برای شرکت در این برنامه مذهبی / روحانی از تهران دعوت شده است و مدیر نشر یه کایه دوسینمای مسلمان شده. برنامه هم شامل یک فیلم/ تعزیه است و معین البکایش عباس کیارستمی است که با حضور جمهوری اسلامی، نور ایمان بر دلش تابید و وقتی اولین بار همین تعزیه را بطورزنده در تکیه دولت! شهررم به روی صحنه آورد ومتهم به فرصت طلبی شد همه اتهامات را مردود دانست وارادت خالصانه !اش را به حسین ابن علی وشهیدان کربلا اعلام داشت. اما فکر می کنید چه کسی قواعد نشستن در مسجدپمپیدو را به کافران سابق (میهمانان جلسه ی فیلم/ تعزیه پاریس) آموخت ؟ خانم ژولیت بینوش، بله تعجب نکنید، ایشان در نقش خادم مسجد پمپیدو به میهمانان می آموزندکه به چه شیوه ای کفش هایشان را به محض ورود در آورند وبه زیر بغل خودشان بچسبانند. بقیه آداب ورسوم مسجد نشینی راهم همین خانم به میهمانان می آموزند. (این گزارش واقعی است،اگر طنزگونه به نظر می آید دلیلش را از مدیر مرکز ،کیارستمی ،میهمانان وژولیت بینوش بپرسید)
اما این همه ی ماجرا نیست، بعد از برگذاری چنین برنامه موفقی ! ،ژولیت خانم دست در دست معین البکاء عازم دارالخلافه می شود. آنهم در چه زمانی؟ دولت مهر ورزاحمدی نژاد به جان زنان افتاده،گروه گروه آنها را توقیف می کنند. شلاق میزنند. در طرح ضربتی پاک سازی فضای اسلامی پوشیدن چکمه هم جرم شده است، رویت کمی از مو ، فاحشگی ،ترویج فساد در جامعه محسوب می شود. زنان حتا با همسرانشان و برادرانشان قادر نیستند. بدون مزاحمت در خیابان ها ظاهر شوندو توسط گشت ها ی امر به معروف و نهی از منکر جلب می شوند. چه بسا قبل از شناسایی هویتشان با تحقیر وتوهین به شلاق وزندان محکوم می شوند. در چنین روزهایی خانم ژولیت بینوش قدم به فضای مقدس جمهوری اسلامی می گذارد. خانم بینوش به چه شکل وشمایلی به حکومت طالبانی (به استناد تشخیص دوم خردادی های ورشکسته) احمدی نژاد سفر می کند؟ ایا حجاب کامل اسلامی را رعایت می کند؟ نه، ایشان یک تکه پارچه مصلحتی روی سر انداخته است. موهابش به حدی عیان است که کاملا اشعه وسوسه آفرین را می پراکند. ایشان با همان شکل و شمایل در تهران میچرخد وعکاسان، عکس های شاد و خندان او و کیارستمی را مخابره می کنند. می دانیم که این روزها در تهران هزاران مامور را در سراسر شهر پراکنده اند تا «نانجیبان!» را دستگیر کنند.اما کسی سد راه این زوج هنری نمی شود. هیج کس به گردش دوشادوش خانم بینوش و کارگردان جهانی در شهر شک نمی برد. آنها شنگول و خندان مثل اینکه در شانزلیزه می گردند در شهر تهران چرخ می زنند، دیزی دو نفره را با پیاز و گوشت کوبیده میل میفرمایند.
ممکن است آدم های فضول ادعا کنند که این برنامه به نوعی نمایشی است که وزارت ارشاد تنظیم کرده است ودلیل ییاورند که چطور خبر عادی گردش در شهر راخبرگذاری حکومتی ایسنا گزارش می کند وعکاس هم تصادفا به همان آبگوشت پزی سر می کشد که آن دو دیزی میل می فرمایند وعکسی از نگاه رومانتیک ژولیت خانم به عباس آقا به هنگام دیزی خوری را روی سایت سینمایی ج. ا منتشر می کنند، بی آنکه دولت ناموس پرست احمدی نژاد اعتراضی بکند؟!! که البته ما نباید به این گونه شایعات ضد انقلاب! توجه کنیم و شایسته است همچنان به کارگردان جهانیمان افتخار کنیم!
اما باید هدف سفر وقصد خانم بینوش را در این اظهار نظرش جستجو کرد- ایشان فرموده اند:
تا کنون زنان ایران به غرب می آمدند. اما حالامن به جمهوری اسلامی سفر کرده ام (نقل به معنا) ایا خانم بینوش نمی دانند که زنان ایران را فشار حکومت اسلامی به تبعید کشاند ؟با وجود همه لطمه هایی که زنان متوهم به اصلاح پذیری رژیم ،وابسته به احزاب حامی دوم خرداد به مبازره زنان وارد کردند اماکم نبودند ونیستند زنان مبارزی که در سالهای تبعید سخت ومقاوم در برابر ارتجاع مذهبی، عقب ماندگی ، خرافات رژیم ایستاده اند و پیوند آنان با زنانی در داخل ایران است که با شهامت در برابر رژیم فاسدو وابسته اسلامی قد بر افراشته اند نه زنانی که در خدمت حکومتند ویا نظیر خانم بینوش میخواهند برای این مرتجعین آدمخوارچهره بسازند.
اکنون هم سفارتخانه های خارجی به دستور دولت های متبوعشان در ها را بسته اند وبه ندرت ویزای خروج می دهند. البته امکان سفر راحت ومتوالی فقط برای زنان آرایشگر رژیم مانند شیرین عبادی ودیگرآش نذری پزان ومجریان انواع واقسام طرح های رژیم پسند فراهم است . که اگر امکان خروج برای مردم عادی مهیا باشد. هر کس کوچکترین امکانی بیاید یک لحظه در ایرا ن آلوده به ویروس آخوندها بند نمی شود.
خانم بینوش ،مردم ایران را به گروگان گرفته اند. حالیتان هست؟
همچنین خانم بینوش فرموده اند میخواهند ایران را خوب بشناسند، به شهرها سفز کنندوهر چه بیشتر به مردم نزدیک شوند. چه طرح وبرنامه مهمی، به این خانم باید آفرین گفت- اما آیا فکر می کنند در جوار آقای کیارستمی واز مجرای وزارت ارشاد می شود به این گونه خواست ها رسید؟ خانم ژولیت شما که در تعزیه کیارستمی در ژرژ پمپیدو اشک ریخته اید. شما که شمرویزید رابرای آفریدن واقعه کربلا لعنت کرده اید، شما که برای حضرت عباس با دست بریده اش مدتها گریسته اید،لطفا از آقای کیارستمی بخواهید شما را به شهر هایی ببرد که این روزها مامورین رژیم با تیم پزشگی مجهز ! وبا شرکت امت همیشه در صحنه دست وپای مردم را می برند. شما که دیدن صحنه های تخیلی از این گونه رفتار ها در 1400 سال پیش منقلبتان می کند. دیدن این صحنه های واقعی در سال 2008چه واکنشی در شما بر می انگیزد؟ آیا از وحشی گری رژیمی که دانسته ویا اگر حیلی خوشبین باشیم ،نادانسته به حامی آن بدل شده اید شرمگین نمی شوید؟
رونوشت برابر اصل است، اسم فیلم هنوز ساخته نشده کیارستمی است و اصلا هم معلوم نیست که چنین فیلمی ساخته بشود یا نه،فرقی نمی کند. فقط نمیدانیم کیارستمی رونوشت بینوش است ویا ژولیت خانم رونوشت عباس آقا؟
برگرفته از سايت «سينمای آزاد»:
http://www.cinemaye-azad.com/new/new02.html
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
و يا مستقيماً از وسيله زير استفاده کنيد: (توجه: اين ایميل ضميمه نمی پذيرد) |
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |