30 دی 1386 ـ 20 ژانويه 2007 |
تحريم انتخابات، فرصتی است (*)
برای روی ﺁوردن به شرکت در «ولايت جمهور مردم»
ابوالحسن بنی صدر
ﺁيا شرکت در انتخابات يکی از فرصت ها، ﺁن هم در سطح کشور، برای بکار بردن حق رهبری مردم کشور نيست؟ اگر هست، تحريم ﺁن زبان عامه پسند و عامه فريب است و يا فراخواندن به شرکت در ﺁن؟
۱
– «ولايت رهبری» بر اصل برادری و برابری و حق هر انسان عضو يک جامعه
است و در جامعه هائی که از اين حق محروم بوده اند، انتخابات را می توان فرصتی برای
اعمال حق ولايت و حاکميت شمرد.
در برابر، هرگاه شرکت در انتخابات، «پيروی از ولايت مطلقه يک تن بر جان و مال و ناموس جمهور مردم» معنا دهد، ديگر نه تنها فرصتی نيست برای بکار بردن «حق رهبری»، که فرصت اعتراف حقيرانه ايست به «نداشتن اين حق» و اطاعت از ولايت مطلقه زور.
«ولايت مطلقه» زور است. زيرا «حاکميت مطلق يکی بر همه»، به ضرورت، حاکميت قدرت (=
زور) مطلق بر همه می شود. از جمله به اين دليل ساده که ولايت جمهور مردم، نياز به
برادری و برابری و در کار ﺁمدن ميزان عدل دارد و ولايت مطلقه يکی بر همه، نيازمند
دادن اختيار جان و مال و ناموس و نيز چند و چون باور هر انسان به او . بدين قرار،
اگر اسلام دين «لااکراه» باشد، ولايت فقيه ضد مطلق ﺁنست. بنا بر اين، تحريم چنين
انتخاباتی، اظهار ارادهء استوار بر مطالبهء حق جمهور مردم بر رهبری و قيام برای به
عمل درﺁوردن اين حق است.
۲
–
بدين قرار، وقتی شرکت در انتخابات بمعنای اعتراف به سلب حق خود بر
حاکميت است، فراخواندن مردم به شرکت در ﺁن، بکار بردن زبان فريب، و فراخواندن مردم،
فريب است . بيهوده نيست که مردم فريبان هيچگاه به مردم نمی گويند ولايت با جمهور
شما است و انتخابات وقتی معنا می دهد که حق حاکميت از ﺁن شما باشد. بنا بر اين، ولو
همهء شما مردم به اتفاق، رأی به ولايت مطلقه فقيه بدهيد، رأی شما ناقض حق شما و در
حقيقت، رأی به ولايت مطلقه زور است .
آنها منطق صوری بکار می برند، زيرا اين حقيقت را با پوشش های فريبنده می پوشانند. اين پوششها از آن جمله اند:
· «به شما مردم گفتيم اگر به نامزد اصلاح طلب رأی ندهيد، احمدی نژاد رئيس جمهوری می شود و شد. حالا هم می گوئيم اگر در انتخابات مجلس هشتم شرکت نکنيد، ﺁن مجلس هم مثل مجلس هفتم خواهد شد!»
(اما) وقتی از آنها پرسيده ميشود که فرق مجلس «اصلاح طلب» (مجلس ششم) و مجلس « اصول گرا » در چه بود؟ پاسخ می دهند: «اگر نگذاشتند مجلس ششم قوانين مطلوب مردم را تصويب کند، قوانين اختناق ﺁور و ضد خواست های مردم را هم تصويب نکرد».
اما اين استدلال، جز ترساندن مردم از بدتر برای رأی دادن به بد نيست. غافل از اين که:
۲
/ ۱-
مدار بستهء بد و بدتر، همان مداری است که مردم ايران در ﺁن زندانی
شده اند . (و هميشه) بدترين ها بر ﺁنها حکومت می کنند. بدها و بدترها، مردم را از
بدترين ها می ترسانند که بيائيد به ما رأی بدهيد وگرنه بدترين ها بر شما حکومت می
کنند. حال ﺁنکه در حکومت خاتمی، بدترين ها حکومت می کردند و «اصلاح طلب ها» کاری جز
پوشش شدن برای ﺁنها نمی کردند. از زمانی که پوشش دريده و ماهيت رژيم ﺁشکارا در معرض
ديد جهانيان است، اين امکان بوجود ﺁمده است که مردم بدانند ولايت مطلقه فقيه در
واقع چگونه رژيمی است. بنا بر اين، اين فرصت بزرگ برای مردم کشور بوجود ﺁمده است که
از مدار بسته بد و بدتر بيرون روند. تحريم انتخابات، فرصتی است برای روی ﺁوردن به
شرکت در ولايت جمهور مردم و انتخابی واقعی که انتخاب مردم سالاری و رهبری مردم
سالار است.
۲
/ ۲–
اين ادعا که «اگر مردم به ما رأی بدهند، دست کم خيالشان راحت است که
قانون اختناق ﺁور و... تصويب نمی کنيم»، فريب است. زيرا ولايت مطلقهء فقيه، که خود
را فوق قانون اساسی می داند، برای اقدام به اختناق ﺁور کردن فضاهای ابعاد سياسی و
اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی جامعه، نياز به مجلس ندارد. علاوه بر اين که قوانين
اختناق ﺁور، تصويب شده و در اختيار استبداديان هستند . مجلس ششم، حتی نتوانست يک
بدتر را بد کند. توضيح اين که قانون اختناق ﺁور مطبوعات را مجلس پنجم اختناق ﺁورتر
کرد. مجلس ششم نتوانست اين قانون را همان کند که پيش از مصوبه مجلس پنجم بود. زيرا
«حکم حکومتی» مانع از ﺁن شد . افزون بر اين، به سازمان های غير قانونی، جنبهء
قانونی داد و بودجه های هنگفت برای ﺁنها مقرر کرد .
·
«به شما مردم می گوئيم : واقع بينی غير از ﺁرمان طلبی است. بنا بر واقعيت گرائی، با
توجه به وضعيت ايران و اوضاع منطقه، روش اصلاح تدريجی رژيم را می بايد در پيش گرفت
. شرکت مردم در انتخابات، هم ﺁموزش عملی بکار بردن حق حاکميت است و هم مردم به
“اقتدار گرا” ها می گويند در صحنه حضور دارند و حاکميت را حق خود می دانند .
تحريم انتخابات، مردم را از اين دو کار باز می دارد و به اقليت
۱۰ تا
۱۵ درصدی امکان می دهد
“اقتدارگرا”
ها را بر سرنوشت کشور حاکم کنند».
اين استدلال، که بظاهر قوی و بسا اقوی دليل دعوت کنندگان به شرکت در انتخابات است، در همان حال که واقعيت را از ديد عقول فردی و جمعی می پوشاند، دروغ های موجود در استدلال را ﺁشکار می کند:
۱
–
(اگرچه) اعتراف است به حق حاکميت مردم و نيز اثر حضور مردم در صحنه
بمثابه صاحبان حق و نه کف زن برای غاصبان حق اما، هرگاه بنا بر اين باشد که مردم از
راه «رأی دادن» حق حاکميت خويش را بازيابند، لاجرم، می بايد به نامزدهائی رأی بدهند
که استقرار اين حق را موضوع کوشش خود می کنند. اما ﺁيا چنين کسانی حتی می توانند
نامزد انتخابات شوند ؟ (و) بر فرض که توانستند و به مجلس راه يافتند، بنا بر همان
واقع بينی، نمی بايد تابع « شورای نگهبان » و « حکم حکومتی » بگردند و بمانند؟
۲
– (همچنين)
مردم برای اين که «حضور
خود در صحنه را به رخ "اقتدارگراها" بکشند»، دست کم می بايد رأئی بدهند که، بطور
شفاف، رأی به نفی حاکميت اقتدارگراها تلقی شود. در
۲
خرداد سال
۱۳۷۶، چنين رأيی را دادند (اما) نتيجه ﺁن شد که امروز دولت در تصرف
«اقتدار گرا»ها است. چرا؟ زيرا يکی به اين دليل که منتخبان معرف خواست مردم نبودند
و بقای در رژيم، به هر قيمت، را ترجيح دادند؛ و ديگری به اين دليل که در محدودهء
رژيم ولايت مطلقه فقيه، تنها يک نوع «اصلاح» ممکن است و ﺁن افزايش کارﺁئی ولايت
مطلقه فقيه است! پس از راه اتفاق نبود که در حکومت خاتمی، اقتدارهائی که ولايت
مطلقه هنوز از ﺁن خود نکرده بود، نيز، از ﺁن ولايت مطلقه فقيه شدند.
۳
–
در ايران، «نمايندگان اقليت
۱۰
تا
۱۵ درصدی» نيز حکومت نمی کنند. زيرا «ولايت مطلقهء فقيه» يعنی اين که
مردم رأی ندارند. ﺁقايان خمينی و خامنه ای و مشکينی و مصباح و جنتی و... تصريح کرده
اند و می کنند که « رهبر » مشروعيت خود را نه از رأی مردم که از گزينش خداوند بدست
می ﺁورد. بدين قرار، حتی همان
۱۰ تا
۱۵
درصد مردم نيز ﺁزادی انتخاب کردن را ندارند و منتخبان ﺁنها، به نمايندگی از ﺁنها،
صاحب ولايت نمی شوند . بلکه خدمتگزار ولی امر می شوند.
بدين قرار، زبان، زبان فريب است؛ زيرا به جای اعتماد دادن، می ترساند.
مهمتر از اين، کسانی که از رهگذر اينگونه فريب ها «انتخاب» می شوند،
جای رهبری مردم سالار را اشغال می کنند و مردم را از برخاستن برای احقاق حق خويش و
ايجاد رهبری مردم سالار باز می دارند.
آنچه خوانديد بخشی بود از يک گفتگوی طولانی با نخستين رئيس جمهور حکومت اسلامی
برگرفته از سايت «گويا نيوز»
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
و يا مستقيماً از وسيله زير استفاده کنيد: (توجه: اين ایميل ضميمه نمی پذيرد) |
New Secularism - Admin@newsecularism.com - Fxa: 509-352-9630 |