18 دی 1386 ـ 8 ژانويه 2008 |
ائتلاف اصلاحطلبان و فضای یخزده انتخابات
حسين باقرزاده
hbzadeh@btinternet.com
فضای سردی بر ایران حاكم شده است، و این فضا به شرایط جوی محدود نیست. فضای سیاسی
ایران نیز در آستانه برگزاری یكی دیگر از رأیگیریهای مهم موسمی خود در برودت سختی
فرورفته است. اگر انتخابات ریاست جمهوری آمریكا كه قرار است ده ماه دیگر برگزار
شود از هم اكنون و در جریان اولین گزینشهای مقدماتی آن نه فقط در آمریكا كه در سطح
جهانی هیجان خبری آفریده است، در ایران مطبوعات و رسانهها برای ایجاد علاقه در بین
مردم خود كشور در مورد مهمترین نمایش انتخاباتی كه دو ماه و اندی دیگر برگزار
میشود به سختی میتوانند هیجانی بیافرینند. رأیگیری
۲۴
اسفند ممكن است به عنوان یكی از سردترین و بیروحترین رأیگیریها در طول حیات
جمهوری اسلامی به ثبت برسد. و اصلاحطلبان سهم كمی در این برآیند نخواهند داشت.
اصلاحطلبان مانده از حاكمیت و رانده از مردم سه چهارسالی فرصت داشتهاند كه به
تحلیل دلایل شكستهای پیشین خود بپردازند و با درسگیری از آن به راهبردهای جدیدی
دست پیدا كنند. در این مدت البته اینان بیكار ننشستهاند. در رأیگیری ریاست جمهوری
۱۳۸۴
شركت كردند، ولی نتیجهای نگرفتند. دراین فاصله «حزب» جدیدی بر طیف آنان اضافه شد
(حزب اعتماد ملی). مثلث رهبری رفسنجانی/كروبی/خاتمی را ایجاد كردند و به دنبال آن
رفتند. تحلیلگرانشان نظریهها دادند و راهكارها پیشنهاد كردند. حكومت امام زمانی
احمدینژاد را نعمتی پنهان دانستند و به انتطار خرابكاریهای آن نشستند با این امید
كه سود سیاسی آن را خود ببرند. و اندیشیدند كه با هزینه سنگینی كه این حكومت در
زمینه سیاست (داخلی و خارجی) و اقتصاد و حقوق بشر بر مردم تحمیل خواهد كرد در مرحله
رأیگیری مجلس هشتم فرصتی طلایی خواهند یافت كه باز به صحنه بیایند و آرای مردم را
به خود جلب كنند. و راستی چه كسی میتوانست همانند احمدینژاد به اصلاحطلبان خدمت
كند و مردم را چنان به تنگ آورد كه باز شانسی برای اصلاحطلبان پیدا شود؟
اكنون این فرصت طلایی رسیده است و اصلاحطلبان به تكاپو افتادهاند. «ائتلاف بزرگ»
خود را تشكیل دادهاند و با تمام قوا به میدان آمدهاند تا به هر نحو ممكن باز به
قدرت راه بیابند. مشكل اول را البته در گذر از خان مخوف شورای نگهبان میبینند، و
چاره آن را در این دیدهاند كه هر تعداد بیشتری را كه میتوانند ثبت نام كنند تا
مگر از میان آنان برخی از این صافی تنگ و باریك بگذرند. از همه مخاطبان خود
خواستهاند كه «همراه شو عزیز، كاین درد مشترك هرگز جدا جدا درمان نمیشود» (۱)
و
هركس را كه در جناح خود میبینند به ثبت نام تشویق میكنند. از این كه برخی از
«بزرگان» از ثبت نام ابا میكنند و یا در آن تعلل میورزند گلهمندند، و نگران آن
هستند كه مهلت نسبتا كوتاه ثبت نام به پایان برسد و آنان نتوانسته باشند افراد پر
آوازه خود را به ثبت نام وادارند.
ولی چگونه است كه این تلاشها هیجانی نمیآفریند و اثری در شكستن یخ فضای
انتخاباتی كشور نداشته است؟ پاسخ را میتوان از خود «ائتلاف بزرگ» گرفت.
اصلاحطلبان متشكل در این ائتلاف حتما در بررسی شكستهای پیشین خود به این مسئله
پرداختهاند كه دلایل پشت كردن مردم به آنان چه بوده است. چرا تحصن چند هفتهای
آنان در پایان دوره ششم مجلس اسلامی كمترین حمایتی در بین مردم كوچه و بازار نیافت،
و چرا آن تعداد از نامزدهایشان كه از صافی شورای نگهبان گذشتند در رأیگیریهای
مجلس هفتم و شوراهای شهری دوم در تهران رأی چندانی به دست نیاوردند؟ اگر شورای
نگهبان برخی از نامزدهای آنان را رد كرد، این امر باید كمی بر محبوبیت آنان
میافزود و رأی آنانی را كه از صافی نظارت استصوابی گذشته بودند بالا میبرد. ولی
نتیجه به عكس بود، و علاوه بر شورای نگهبان، رأی دهندگان نیز چندان روی خوشی به
اصلاحطلبان نشان ندادند و عدم اعتماد خود را با كاهش رأی خویش به نمایش گذاشتند.
اصلاحطلبان برای جذب مجدد مردم به خود میبایست چارهای بنیدیشند.
از این رو، ائتلاف اصلاحطلبان لازم دیده است كه برنامهای برای مجلس هشتم اسلامی
تدارك ببیند و آن را همزمان با آغاز ثبت نام نامزدهای انتخاباتی و فعالیت تبلیغاتی
خود منتشر كند.(۲)
در این برنامه كه در
۸
صفحه تنظیم شده است دهها بند در مورد راهبردها و برنامههای «عملی» ائتلاف در
زمینههای مختلف از سیاست داخلی و خارجی تا مسایل اقتصادی، اجتماعی، علمی، فرهنگی،
امنیتی، دفاعی، قضایی، اداری و مدیریتی آمده است. در واقع كمتر مقولهای در مسایل
كلان جامعه است كه از دید نویسندگان این سند مطول به دور مانده باشد. ولی هنز
نویسندگان سند نه در شمول مقولاتی است كه به آن پرداختهاند و بلكه در كلیگوییهای
مكرر و فرار از پرداختن به مسایل مشخص مردم است و این كه چه برنامه واقعا عملی برای
حل این مشكلات پیشنهاد میكنند و یا در نظر دارند. علاوه بر این، سند مخصوصا اصرار
داشته است كه بر وفاداری خود به جمهوری اسلامی و مبانی آن و حتا اصول ضد دموكراتیك
و ضد حقوق بشری آن تأكید كند تا كمترین شائبهای در ذهن خواننده سند در این مورد
باقی نماند.
برای نویسندگان این سند كافی نبوده است كه تأكید كنند «حركت مستمر اصلاحی» آنان در
«درون نظام جمهوری اسلامی» ضرورت پیدا میكند، و بلكه لازم دیدهاند خود را «جریان
اصیل اسلامی و انقلابی معتقد به آموزههای الاهی و سیاسی امام خمینی» معرفی كنند.
در برنامههای عملی این سند نیز شاهكارهایی به چشم میخورد، از جمله: «تصویب قانون
جهت دفاع از حقوق ... پیروان ادیان رسمی كشور در راستای تحقق اهداف پیشبینی شده در
قانون اساسی»، و به عبارت سادهتر، ادامه و «قانونمند» كردن تبعیض علیه اقلیتهای
مذهبی و سركوب بهاییان، بیدینان و پیروان نحلهها و ادیان غیر رسمی دیگر. در مورد
زنان نیز از «استیفای كامل حقوق آنان» نام برده شده است بدون این كه تعیین و مشخص
شود كه این «حقوق» چیست و آیا چیزی جز آن است كه در قوانین جاری برای زنان تعیین
شده است؟ علاوه بر این، سند دهها بار از «بازبینی» و «اصلاح» و «تصویب» قوانین سخن
میگوید بدون این كه حتا در یك جا مشخص كند كه مضمون این قوانین چه خواهد بود و چه
تغییر محسوسی نسبت به قوانین موجود خواهد داشت.
سند مملو از واژهها و عباراتی كلی و گنگ و در عین حال دهان پركن است تا به
خواننده چنین بنمایاند كه «ائتلاف اصلاحطلبان» برای خود برنامهای دارند. ولی سند
نه در باره آنچه كه میگوید راه حل عملی و مشخصی را پیش میكشد و نه به مشكلات و
مسائل روزمره مردم ایران میپردازد. سند نمیگوید كه در مورد نابسامانیها و
گرفتاریهای امروز مردم چه برنامه و راه حلی ارائه میدهد. در این سند
۳۸۰۰
كلمهای حتا یك بار عبارت «حقوق بشر» نیامده است. از وضع اسفبار معیشت و مسكن مردم
یا بلیههای اجتماعی مانند اعتیاد و ایدز در آن سخنی نرفته است. (از تك رقمی كردن
تورم یادشده، ولی گفته نشده است كه چگونه و با چه مكانیزمی میخواهند آن را محقق
كنند!) سند نمیگوید كه نظرش در باره گسترش موج اعدامها، كاربرد سنگسار، بریدن دست
و پا و اعمال سایر خشونتهای وحشتناكی كه این روزها فراوان به نام قانون صورت
میگیرد چیست.
در مجموع، سند انتخاباتی ائتلاف اصلاحطلبان طوری نوشته شده است كه هیچ تعهدی به
لحاظ سیاسی یا اخلاقی به دنبال نیاورد. محتوای آن چنان است كه اگر نام «ائتلاف
اصلاحطلبان» را از سر آن برداریم و به جای آن «ائتلاف اصولگرایان» را بگذاریم برای
خواننده شگفتیای به بار نخواهد آورد. یعنی كه سند چنان به جمهوری اسلامی و قانون
اساسی و ارگانهای آن وفادار است، و برنامهها چنان كلی و گنگ و نامشخص بیان شده
است كه هر جناح درون این رژیم میتواند آن را متعلق به خون بداند و آن را به عنوان
برنامه انتخاباتی خود عرضه كند. و به همین دلیل، مخاطب این سند اگر مردم ایرانند به
سختی خواهند توانست انگیزهای برای این كه كمترین اعتنایی به محتوای آن نشان دهند
در خود پیدا كنند. سند نشان میدهد كه اصلاحطلبان پس از سه چهار سال كنارهگیری از
قدرت، كوچكترین درسی از شكستهای خود نگرفتهاند.
ده سال پیش كه جنبش اصلاحطلبی پا گرفت، آقای خاتمی و هواداران او با شعارهای
جدیدی مانند حقوق بشر، جامعه مدنی و «ایران برای همه ایرانیان» كه تا آن گاه شنیده
نشده بود و حكم تابو داشت به میدان آمدند و توانستند آرای بخش بزرگی از جامعه را به
خود جلب كنند. ده سال پس از آن، جامعه ایران جهش بزرگی كرده و سطح مطالبات مردم به
صورت چشمگیری بالا رفته است. جنبش دانشجویی بند ناف خود را از حاكمیت بریده و به
سوی استقلال پیش رفته است. جنبش كارگری به صورت بیسابقهای رو به رشد است. جنبش
زنان با تغییراتی كیفی و به راه انداختن پیكارهایی مانند پیكار یك میلیون امضا
طرحی نو در مبارزات حقوق بشری به راه انداخته است. سازمانهای غیر دولتی، حقوق بشری
و مدنی با اعتبار بینالمللی در كشور به راه افتادهاند. و اكنون اصلاحطلبان نه
فقط شعار و برنامهای متناسب با این وضعیت موجود ندارند كه حتا از ده سال پیش نیز
به مراتب عقبتر رفتهاند. نه از حقوق بشر سخنی هست و نه از شعار «ایران برای همه
ایرانیان»! آیا واقعا اینان میاندیشند كه با چنین برنامهای می توانند حتا بخشی از
آرای از دست رفته خود را بازیابند؟ برنامه انتخاباتی ائتلاف اصلاحطلبان به شدت بوی
كهنگی میدهد، و سهم عمدهای در بیرونق كردن بازار انتخابات ایفا خواهد كرد.
جنبش اصلاحطلبی وضع رقتباری پیدا كرده است. معقولترین آنان به بیثمری اصلاح از
درون نظام جمهوری اسلامی پی بردند و راه خود را جدا كردند. برخی دیگر كه نتوانستند
از شكستهای چند سال اخیر سر بلند كنند حالت انفعالی به خود گرفتند. جمعی نیز
میدانند كه در فضای سیاسی فعلی شانسی برای موفقیت ندارند و محترمانه خود را كنار
كشیدند. بقیه آنان در «ائتلاف بزرگ اصلاحطلبان» گرد هم آمدهاند تا یك بار دیگر
شانس خود را بیازمایند. ولی در شرایط سختی گرفتار شدهاند. نه در حاكمیت جایی دارند
و نه بین مردم محبوبیتی. برنامهای كه نوشتهاند نیز ظاهرا مخاطب آن نه مردم و بلكه
حاكمیت و شورای نگهبان است تا شاید بپذیرند كه این جمع «عاقل» شده و از
«تندرویهای» پیشین خود دست كشیده است، و بر آنان التفاتی كنند و آنان را از صافی
بگذرانند. این استراتژی ممكن است كارآ باشد. ولی حضور اصلاحطلبان به سختی میتواند
كمترین هیجانی در رأیگیریای كه در پیش است ایجاد كند.
سرمای شدید زمستانی در هفتههای آینده از تهران و بیشتر نقاط ایران رخت بر میبندد.
ولی هیچ نشانی از شكستن یخ انتخابات تا
۲۴
اسفند آینده در افق دیده نمیشود...
---------------------
۱.
شعار
سرلوحه پایگاه ائتلاف اصلاحطلبان:
http://www.baharestan8.com
۲.
متن برنامه را میتوانید در نشانی زیر ببینید:
http://norooznews.ir/news/5095.php
محل اظهار نظر شما: شما با اين آدرس ها می توانيد با ما تماس گرفته و اظهار نظرها و مطالب خود را ارسال داريد:
و يا مستقيماً از وسيله زير استفاده کنيد: (توجه: اين ایميل ضميمه نمی پذيرد) |