|
||||
آرشيو موضوعی =============== |
تاريخ: 7 آبان 1386 ـ 29 اکتبر 2007 تلاش نظامیان ترکیه و چالش های پیش رواکتبر سالروز برپایی جمهوری نوین ترکیه به رهبری کمال آتاتورک است، 84 سال پیش در این روز ها ملی گرایان ترکیه با شعار های میهن پرستانه جمهوری لائیک خود را تشکیل داده، پایتخت دیرینه عثمانی را از استانبول به شهر کوچک آنکارا منتقل کردند تا خود و دولت تازه تأسیس خود را از امپراتوری در حال فرپاشی دور نگهدارند. رزیم هایی که از دل این گونه رژیم های بیرون می آیند، نشانه هایی از آن را در خود دارند، از آن رو رژیم نوین ترکیه هم نظامیگری را از آن به ارث برد و همواره آن را حفظ کرد، در حالیکه خود را لائیک خواند و به نظام های اروپایی دل بست. آتاتورک با انگشت خود اروپا را نشان داد و آینده ترکیه را در نزدیکی به اروپا و گسترش ارزش های آن در کشور نوید داد. یکی از اصول ششگانه که آتاتورک که آن را انقلاب خواند، غربی شدن ترکیه است که سال ها است در دانشکاه ها تدریس می شودتا دانشجویان با ارزش های فرهنگی غرب آشنا شوند ، از اصول دیگر لائیسم است که ارتش را برای حفظ و نگهداری از آن اصول وارد سیاست کرده، تا به امروز هم ادامه یافته است. نظامیان ترکیه از سال های نخست تا به امروز قوانین اساسی را تنظیم و دولت سایه را پیش برده است، از آن رو رگه هایی از ناسیونالیسم افراطی در آنها به چشم می خورد و هیجان ملی گرایی تازه و زنده نگه داشته می شود که در موقع ضروری مورد بهره برداری قرار گیرد. قانون اساسی بار ها تغییر کرده ولی برخی از اصول آن همواره ثابت مانده است. از آن جمله انکار اقوام، ملل و گروه های قومی و مذهبی است. زیرا در آن آمده است، مردمی که در داخل جغرافیای ترکیه زندگی می کنند ترک اند، یعنی وجود کرد ها و دیگران انکار شده است. اقدام نظامیان و سیاست مداران ترکیه سال ها در این راستا بوده است ، بخش کرد نشین سال های طولانی رها شده، مردم آن زیر ستم مالک، ارباب و ژاندارم له شده، جوانانش تی پا خورده، تحقیر شده و از نعمت های مادی و معنوی بی بهره مانده است. سال های طولانی برای حفظ تولیدات کشاورزی سیستم سنتی دست نخورده باقی مانده است، سطح زندگی، سواد آموزی، رشد اجتماعی در مناطق کرد نشین بسیار پایین تر از مناطق دیگر است. سال ها که اقتصاد ترکیه مختلط و حمایتی بود و از ورود کالا های خارجی جلوگیری می شد، جوانان کرد با به خطر انداختن جان خود به آنسوی مرز کشور های همجوار می رفتند تابه قاچاق کالا های مورد نیاز این سو بپردازند و بگونه ای زندگی کنند، دولت مرکزی بر این باور بود که رشد ملت سازی و حقوق شهروندی برای ساختن یک ملت واحد و همگون کافی خواهد بود و گسترش بازار مردم را بهم پیوند خواهد داد. در همه این مدت نیروی کار اضافی از این مناطق به بخش های غربی و مرکزی کشور سرازیر می شد و حاشیه شهر های بزرگ را اغلب کرد ها تشکیل می دادند. کرد ها از ابتدایی ترین حقوق خود که همان گسترش زبان مادری و تکلم به آن بود محروم بودند. از اوایل دهه هشتاد اندیشه های لیبرالیستی بر اقتصاد کشور حاکم شد و روش دیگری انتخاب گردید، نیاز به نیروی کار افزایش یافت، خانواده پر جمعیت کرد ها بهترین گزینه بودند، از یک سو نیاز به قاچاق کالا های مرزی از بین رفته بود و از سوی دیگر راه مهاجرت به سوی کشور های اروپایی، ایالات متحده، استرالیا و کشور های عربی هموار شده بود، این گروه از مهاجرین در سال های بعد یکی از پایه های مالی و سیاسی پ. ک. ک را تشکیل دادند. بنابرین از ابتدای سال های هشتاد میلادی جنبش سیاسی و نظامی کرد ها به رهبری مرد جوانی بنام عبداله اوجالان شکل گرفت که در سال های دهه هفتاد دانشجوی علوم سیاسی دانشگاه آنکارا بود و گرایش های چپ و رادیکال داشت. اوجالان نخست جوانان کرد را پیرامون خواسته های ملی کرد گرد آورد و با استفاده از فقر و محرومیت آنان نوید خوشبختی را در رهایی کردستان می دید که از سوی بورژواری ترک مورد استثمار قرار می گیرد. با سرازیر شدن کمک های مالی از اروپا و فعالیت های گسترده دیگر قرارگاه ها و پایگاه های آموزشی در هر دو سوی مرز تشکیل شد، ارتش صدام در جنگ با ایران بود و توانایی مقابله با کرد های شمال را نداشت، بنابرین جنگ و گریز با آرتش ترکیه آغاز شد. آرتش ترکیه برای مطرح شدن بیشتر در امور سیاسی و کسب بودجه از این جنگ و گریز بهره می برد و شعار های ناسیونالیستی را در هر فرصتی به زبان می راند و خطر تجزیه را مطرح می کرد، این رفتار با سیاست لیبرالیستی دولت که خواهان گره خوردن به اقتصاد جهانی بود مغایرت داشت. آرتش قدرتمند و عضو ناتو در گذشته باقی مانده بود که خود را طرفدار دولت ملی، واحد و ملی گرا می خواند. با آغاز دهه نود میلادی و در خواست عضویت از اتحادیه اروپا که از سال ها پیش آغاز شده بود، شرایط دیگری پیش آمد، نخست جنبش کرد رشد یافته، سرپا ایستاده و در منطقه کرد نشین پایگاه مردمی به دست آورده بود و کرد های ساکن در اروپا به گروه فشار تبدیل شده بود که بتوانند خواسته های خود را مطرح سازند، از سوی دیگر کشور های عضو اتحادیه اروپا به ترکیه هشدار می دادند که برای عضویت در اتحادیه باید قوانین تغییر یابد، حقوق ملی کرد ها به رسمیت شناخته شود و قوانین عا م حقوق بشر به اجرا در آید، در این میان اسلامگرایان جوان هم که از دخالت آرتش در امور سیاسی ناخشنود بودند به برخی از درخواست اتحادیه اروپا گردن نهادند، انها خواهان تقویت اقتصادی بودند که بتوانند پایگاه اجتماعی خود را تقویت کنند و از محبوبیت آرتش در میان مردم بکاهند. اتحادیه اروپا و آمریکا در برخورد با کرد ها دوگانه بازی می کردند، از سویی به جنبش کرد یاری می رساندند و از سوی دیگر تشکل سیاسی آن را تروریست می نامیدند تا جاییکه در دستگیری عبداله اوجالان به نیرو های امنیتی ترکیه کمک کردند. آنها بر این باور بودند که با دستگیری اوجالان موضع پ. ک. ک تغییر خواهد کرد و این سازمان به فعالیت سیاسی روی خواهد آورد، تا اندازه ای هم اینگونه پیش رفت و کرد ها در انتخابات مجلس شرکت کردند و تعدادی نماینده به مجلس فرستادند که خوش آیند ناسیونالیست های ترک و آرتش ملی گرا نبود، این نمایندگان بعد ها به شیوه های گوناگون از مجلس ملی ترکیه به بیرون رانده شدند و برخی هم به زندان افتادند. هزاره سوم با رخداد های مهمی در جهان و ترکیه آغاز شد، حزب اسلام گرا با نسل جوان به میدان سیاست وارد شد، اسلام را با لیبرالیسم در هم آمیخت، با اتحادیه اروپا وارد مداکره شد تا به پیوند ترکیه به آن سرعت بخشد، نزدیکی به اروپا و پایبندی به قانون بویژه اصل لائیسم رابطه ترکیه را با اتحادیه اروپا بهبود بخشید و به شکوفایی سریع اقتصاد ترکیه انجامید. مقامات سیاسی و بورژوازی ترکیه بر این باور بودند که بهبود اوضاع اقتصادی از رشد جنبش کرد ها خواهد کاست و تنش در منطقه فروکش خواهد کرد، از آن گذشته گشایش بخش هایی از بزرگترین پروژه اقتصادی و سد سازی که در منطقه جنوب شرقی ترکیه و کردستان ادامه دارد به رشد اقتصادی و اجتماعی منطقه یاری خواهد رساند و پیوند آن را با دیگر مناطق ترکیه تحکیم خواهد بخشید، این پیش بینی با رخداد های دیگر بویژه حوادث عراق و خود مختاری کرد ها درهم آمیخت ونتایج دیگری به بار آورد. در این میان پیروزی حزب اسلامگرای توسعه و عدالت در ترکیه به بروز حوادث دیگری در درون ترکیه انجامید. حزب اسلامگرا خواهان دستیابی به همه ابزار قدرت در کشور بود که بتواند خواسته های خود را به اجرا در آورد. در این راستا با بهره گیری از ترفند های مختلف عبداله گل را به کاخ ریاست جمهوری فرستاد، گل در پارلمانی انتخاب شد که در آن بیش از 24 نماینده از منطقه کردستان شرکت دارند و به حق و حقوق کرد ها پایبندی نشان می دهند. نظامیان ترکیه از انتخاب عبداله گل به ریاست جمهوری به شدت ناخوشنود ند، از آن رو در هیچ کدام از تشریفات و پروتکل ها شرکت نکردند و در رابطه با حفظ اصل لائیسم هشدار دادند. حزب توسعه و عدالت در پی پیروزی خود خواهان تغییر قانون اساسی شد که در آن قدرت نظامیان محدود شود و دمکراسی گسترش یابد، ولی هدف اصلی حزب سوراخ کردن اصل لائیسم فانون اساسی است که بتواند زنان محجبه را وارد دانشگاه ها و موسسات دولتی کند، نظامیان به شدت با آن مخالفت می کنند و همواره هشدار می دهند. رخداد های ماه اکتبر به تقویت موقعیت نظامیان انجامید تا بار دیگر در صحنه حضور یابند، مردم و ملی گرایان ترکیه را به دنبال خود بکشند. طرح نسل کشی ارامنه در کنگره آمریکا احساسات مردم را برانگیخت و در پی آن کشته شدن 13 سرباز ترکیه به دست کرد ها که حملات جدیدی را آغاز کرده اند به تشدید این احساسات انجامید که به پارلمان نیز کشیده شد. پارلمان ترکیه در نشست خود که در 17 اکتبر برگزار شد مجوز حمله به شمال عراق را برای سرکوبی کرد ها صادر کرد، این موفقیت بزرگی برای نظامیان محسوب می شود که بار دیگر از توان رزمی خود در سیاست نیز استفاده کنند. مجوز حمله با واکنش های گوناگونی روبرو شد، مقامات دولت خود مختار کرد در شمال عراق آن را محکوم کردند، مقامات آمریکایی همراه با محکوم کردن حمله کرد ها از دولت ترکیه خواست که خویشتن داری کند و به حملات نظامی دست نزند. حکومت خود مختار کرد ها در شمال عراق سال ها است به تثبیت خود پرداخته، از هرفرصتی استفاده کرده به تمرین و باز سازی نهاد های دولتی دست زده است که به سوی استقلال پیش می رود. در تابستان امسال برخی از مقامات آمریکایی آینده عراق را نظام فدرال خواندند که با واکنش شدید ترکیه و ایران روبرو شدند زیرا خطر آن به درون به درون این دو کشور نیز خواهد کشید، ولی آنچه دیده می شود تغییر جفرافیای سیاسی در این منطقه است که بنظر اجتناب ناپذیر می آید. امروزه کرد ها دارای دولت و قدرت سیاسی در منطقه هستند، شهر کرکوک با همه امکانات و منابع انرژی در کنترل آنها است، ترکیه کرکوک را بخشی از خاک خود می داند و آن را نه شهر کرد نشین بلکه شهر ترکمن نشین می خواند که با حیله و نیرنگ از دست آنها گرفته شده است، بنابرین مجوز ورود آرتش ترکیه به شمال عراق می تواند ابعاد گسترده ای در پی داشته باشد. دولت ترکیه از پی آمد های اقتصادی و سیاسی مداخله بیم دارد زیرا بار اقتصادی آن بسیار سنگین تر خواهد بود.از آن رو با داشتن مجوز به آرتش خود اجازه ورود نمی دهد و خواهان پیشبرد دیپلوماسی است، این در حالی است که نظامیان و ملی گراها مردم را به خیابان ها می ریزند و خواستار مداخله نظامی اند. دولت اسلامگرا از آن بیم دارد که مداخله آرتش محبوبیت نظامی ها را افزایش دهد و بار دیگر نظامی ها در امور سیاسی کشور مداخله کنند، از آن رو اردوغان نخست وزیر اسلامگرا با شتاب بسوی لندن پرواز کرد تا شرایط را به انگلیس ها گزارش دهد و از آنها بخواهد آمریکایی ها را در امور کردستان قانع سازند و حساسیت ترکیه را در رابطه با خطر تجزیه طلبان کرد در نظر بگیرند. ترکیه با تمام تجهیزات نظامی در مرز کردستان عراق متمرکز شده است و به دنبال امتیاز می گردد که در صورت بروز حوادث نظامی در منطقه و یا تجزیه عراق بدست آورد، این در حالی است که خواهان حفظ بازار 3 میلیارد دلاری خویش در عراق نیز هست، ده درصد از برق و بخش مهمی از آب آشامیدنی و مواد غذایی کردستان عراق از ترکیه تأمین می شود، از این رو نیاز این دو بهم روز افزون است ولی آنچه مسلم است نقش آمریکا و اجرای طرح خاور میانه است که در بخشی از آن تغییر جفرافیای سیاسی مطرح است. در این میان چالش رو به کسترش و خطر حمله نظامی آمریکا به ایران به حساسیت منطقه افزوده است، به نظر می رسد ایالات متحده با تردید به ترکیه نگاه می کند و به دنبال متفقین جدید می گردد که بتواند برنامه های خود را به اجرا درآورد. شاید از این رو باشد که مقامات کرد و دولت عراق تهدید های ترکیه را جدی نگرفتند و تجاوز به خاک خود را به شدت نکوهش کردند. دولت ترکیه پیش از این بار ها به خاک عراق حمله کرده پایگاه های پ. ک. ک را بمباران کرده بود و نیرو های نظامی خود را تا عمق پنجاه کیلومتری پیش برده بود ولی ای بار حادثه بگونه دیگری است. کرد ها اعلام کرده اند که حمله را بی پاسخ نخواهند گذاشت و با کرد های منطقه همکاری خواهند کرد. از آن رو دولت باغچلی رهبر حزب حرکت ملی که گرایش های ناسیونالیستی دارد می گوید باید وارد عراق شد و دولت بارزانی را درهم شکست. دولت ترکیه به حملات هوایی و آتش توپخانه به روستاهای کردستان ادامه می دهد و هم زمان علی باباجان وزیر امور خارجه خور را به بغداد می فرستد تا خواسته های خود را بگوش مقامات بغداد و رئیس جمهور کرد آن برساند، طالبانی در جواب استرداد کرد ها به ترکیه می گوید ما یک گربه مرده هم به ترکیه تحویل نمی دهیم تا برسد به انسان هایی که از تبار خود ما هستند، هرچند به برخی دیگر از خواسته های ترکیه جواب مثبت داده است. به هر رو تنش در منطقه ادامه خواهد یافت و چشم انداز آن جنگ، نابودی و ویرانی است.آمریکا از کرد ها حمایت می کند، برخی از سلاح های کرد ها آمریکایی است و از سوی آنها تأمین می شود و ترکیه این موضوع را همواره یاد آور می شود که در بازی های سیاسی منطقه شرکت خواهد کرد. نظامیان ترکیه به خطر اسلامگرایان در درون کشور توجه بیشتری دارند و خواهان بهره گیری از فرصتی هستند که به دست آوردند تا با مطرح کردن کرد ها و تجزیه کشور موقعیت سیاسی خود را تحکیم بخشند و در صورت احساس خطر مداخله کنند، دولت اسلامگرا خواهان حل مسئله از طریق مذاکره و دیپلوماسی است که آرتش را در خارج از سیاست و در کنترل دولت قرار دهد، از آن رو مسئله هر روز ابعاد وسیعتری بخود می گیرد، آنچه مسلم است پای ایران نیز به مسئله کشیده خواهد شد و برخورد نظامی در منطقه ادامه خواهد یافت... برگرفته از : iranglobal |
نويسنده: دکتر محمد حسین یحیایی
|